سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]

اندیشه توانگر

 

قانون پشتکار و مداومت :  

به راستی در این دنیا ، هیچ چیز جای پشتکار و مداومت را نمی گیرد . نه استعداد ، نه تحصیلات و نه هچ چیز دیگر ، زیرا جهان پر از انسانهای با استعداد و تحصیلکرده یی است که به توانگری و کامیابی نرسیده اند . آنچه واقعا در رسیدن به توانگری و قوانین که تا به حال گفتم به درد می خورد ،  پشتکار و مداومت است  و این قانون که آخرین شماره از قوانین توانگریست ، از مهمترین قسمتها برای رسیدن به توانگری به شمار می رود .

 هرگاه احساس دلسردی به شما فشار می آورد و احساس می کنید تلاشهایتان به ثمر نمی رسد ، این عبارت را به خاطر آورید که : « در این دنیا هیچ چیز جای پشتکار و مداومت را نمی گیرد . »  قانون پشتکار و مداومت یعنی گرایش « می توانم » به جای گرایش « نمی توانم » . گرایش « نمی توانم » تضمین شکست انسان است .

هر اندازه ظاهر امر مخالف به نظر می آید ،  در دلتان بگویید : « می توانم و پیروز می شوم . » . برای تدوام پشتکار ،  باید دلیر و جسور و بی باک بود . به هنگام رویارویی با موانع تکرا کنید « من دلسرد نیستم . سر شار از پشتکار و مداومت به پیش می روم . »

وبارها بگویید :  در راه خروج نیستم ، در راه عروجم !      

هرگز تسلیم شکست نشوید و به گرایش « می توانم » بچسبید ، این گرایش قطعاً شما را به پیروزی و کامیابی می رساند . و به تاکید بگویید : « تسلیم شکست نمی شوم . در کمال ثبات و پایداری به پیش می روم . آنقدر به استواریم ادامه می دهم تا موهبت دلخواهم متجلی شود . » تنها چیزی که شما لازم دارید اندکی بزرگ اندیشیدن است ، هرگاه با دلسردی و نومیدی به طرزی سازنده روبرو شوید خواهید توانست موهبتی عظیم تر بستانید واین موهبت عظیم تر،  آنقدر خرسندی خواهد آورد که همه ی دلسردی گذشته را خواهد شست .

می گویند شکست ، پیش در آمد موفقیت یا پیروزی است و یا شاید بتوان گفت ، شکست همان موفقیت است که می خواهد از راه بزرگتر زایده شود . اینجاست که پشتکار و مداومت به مدد انسان می آید تا ثمره یی ، عظیم تر بیافریند . وقتی اندیشه توانگر را می آموزید و از اقتدار آن آگاه می شوید ، نخست گرایشهای ذهنی خود را کنترل می کنید . هرگاه مراقب گرایشهای ذهنی خود باشید ، چندان نیازی به پشتکار و مداومت بیرونی نیز نخواهید داشت . زیرا استغناء درون ، استغناء برون ، نیز خواهد آورد . اما باید این پشتکار و مداومت را برای آفرینش عالم غتی درون خود ، حفظ و حراست کنید .

هرگاه مطمئن بودید که اندیشه تان درست است وبه آن چسبیدید ، بی درنگ وارد تمهیدات درونی می شوید ، حیطه ی غنی باطن وقلمرو قدرتمند اندیشه می تواند اعمال بیرونی را کنترل کند . هرگاه صاحب گرایش درست باشید ، دنیای بیرون ثمرات و انسانها باید به انطباق و همرنگی با آن در آیند . این قانون ، کنش ذهن می باشد .

هر گاه احساس شکست کردید بگویید :

کامیابی ، تقدیر الهی من است . از این رو خدا کمکم می کند و از او یاری و مدد می خواهم .

اگر مدام درباره ی شکست صحبت می کنید ، بگذارید به شما بگوییم که در آسمان و زمین قدرتی نیست که بتواند به داد شما برسد و یاریتان کند . اما اگر مدام درباره ی توانگری و کامیابی صحبت می کنید ، باز هم بگذارید به شما بگوییم که در آسمان و زمین قدرتی نیست که بتواند جلو توانگری و کامیابی شما را بگبرد .

پشتکار و مداومت همراه با شادمانی و رضایت خاطر ، بسیار سریع ثمره دلخواه را متجلی می کند . به هنگام رویارویی با شرایط دشوار ، از شیوه های نرم استفاده نکنید . جسورانه بر آنها بتازید . ابداً تسلیم شکست نشوید و به تاکید بگویید که از آن تجربه ها ، برکت خواهید یافت. حال ، در مواقع اضطراری ، گویی انسان به ناگاه نیرویی مضاعف می یابد و به هنگام توان آزمایی ، گویی قدرتی که در وجودتان نهفته است می خواهد بر خیزد و آزاد شود تا برایتان کار کند و شما را به کامیابی برساند .

اکنون بار دیگر قانون خلاقیت را بخوانید و برنامه ها و نقشه هایی که برای کامیابی بیشتر در نظر دارید ، بنویسید و منظم کنید و وقت آن است که به تاکید بگویید :

« اکنون زمان توفیق الهی من است . معجزه پس از معجزه می آید و شگفتیها از تجلی باز نمی مانند . اکنون طرح الهی زندگیم پدیدار می شود . »

اکنون وقت آن است که به تاکید بگویید :

« من جزئی از همه ی نیکیها هستم ، و نیکی پیروز خواهد شد »

و اکنون وقت دردل با دوستی قابل اعتماد است ....

 




مـرجـان ::: یکشنبه 85/10/24::: ساعت 1:43 صبح

 

قــانـون دعــا :

« دعــا ، عـمـیقـاً سـاده اسـت  و بـه سـادگــی ،  عـمیـق ! »

این روزها در مورد قدرت دعا ، فراوان می شنویم . می گویند دعا نیرومند ترین قدرت کائنات است و گاهی می شنویم : « دعا همه چیز را عوض می کند . » . می گویند دعا ، تلاش پیوسته ی آدمی برای شناخت خداست . کاملاً خلاف آنچه بیشتر مردم تصور می کنند ، دعا امری طبیعی است ، نه کاری غریبه ،  نامانوس  و راز گونه . انسان همواره دعا کرده است و دعا خواهد کرد. آدمی با ادراک بدوی خود ، آب و آتش ، آفتاب و ستارگان ، جانوران و گیاهان و تصاویر و اساطیر را نیایش می کرده و آنچه قطعی و مسلم است  ، همیشه به دنبال جایگاهی برای نیایش و راز و نیاز بوده است . بعدها که عقل انسان تکامل یافت و توانست خدا را به صورت ایزد یا الهه یی  دارای صفات و احساسات انسانی تصور کند ، تصمیم گرفت به هنگام دعا با پیشکشهای قربانی ، استغاثه هایش را به در گاه او ببرد .  آرام آرام  ، آدمی دریافت که خداوند موجودی خصمناک و یا شخصیتی دارای دوگانگی خیر و شر نیست . خدا ، خدای عشق و محبت است و نیایش با چنین خدایی آسان است .

اگر چه تا کنون از قوانین گوناگونی برای رسیدن به توانگری گفتم  اما  نمی توانم فدرت دعا را در ایجاد توانگری نادیده بگیرم . انسانی که هر روز به طور منظم دعا می کند ، می تواند یقین بدارد که کامیاب خواهد شد ، زیرا خود را با غنی ترین نیروی کائنات همنوا می کند . خیلی از ما تصور می کنیم که دعا کردن برای حصول اشیا و چیزها کار درستی نباشد ولی باید بدانیم  که اگر نخست برای کسب اشیاء دعا کنیم،  به قدرت دعا ، واقف خواهیم شد و آنگاه  است که به حضور خدا و رحمانیت او پی می بریم و سعی در عمیق شدن در دعاهایمان می کنیم . 

دعا همه چیز را عوض می کند و سبب می شود روال امور وارونه شود و به راه دلخواه بیفتد . ابداً فرقی نمی کند که در چه مشکلی گیر کرده اید و یا علت مشکلتان چه بوده است ،  به در گاه خدا مصّر باشید و دعای کافی کنید و مطمئن باشید از مشکلاتتان خلاص می شوید   . برای دعا به در گاه  پدر آسمانی یا خدای مهربان که سر شار از لطف و تفاهم است ، هم می توانید زانو بزنید و هم می توانید آسوده لم بدهید. می توانید با کلام بلند و یا آرام و خاموش به درگاهش دعا کنید . می توانید با استفاده از کتاب نیایش ویا ورق زدن کتاب مقدسمان به در گاهش پناه ببرید ، اما  بهترین راه برای دعا کردن این است که چشمهایتان را ببندید و صاف بنشینید و در سکوت و آرامش باطن ، در ناحیه ی پیشانیتان نور خدا را ببنید  .  این سکوت ، اقتدارتان را رها و متجلی می کند . آنگاه به آسانی به اراء درست و ثمرات درست دست می یابید  .

گاهی اوقات ما از این که دعا کنیم و نتیجه دلخواه و مناسب را بگیریم ، مطمئن نیستیم و احساس می کنیم که دعاهایمان چندان موثر و قدرتمند و رضات بخش نیستند ،  این نشان دهنده آن است که شاید راه درست ، برای دعا کردن را نمی دانیم و نیازمند پرورش شیوه هایی از دعا هستیم تا بتوانیم قدرتمند تر دعا کنیم .

یکی از این راهها ، دعای نفی است به معنای  تکذیب ، انکار ، برطرف کردن ، زدودن و رها کردن ،  نپذیرفتن و زیر بار نرفتن ، در باره ی چیزهایی که خوشاید و دلپذیر نیستند .  این دعا به شما کمک می کند تا امور را ، آنگونه که هستند نپذیرید و اندیشه های منفی ، در باره ی آنها را از ذهنتان بیرون کنید و راه را برای چیزهای  بهتر بگشاید . دعای نفی به شما کمک می کند تا هر شیء یا شخصی یا رابطه ای زاید را از زندگیتان بیرون برانید و تنها آنچه را عالی و بی همتا و خواست خداست نگاه دارید . دعای نفی یعنی این گرایش که می گوید : « من این وضع را تحمل نمی کنم ، یا با این تجربه کنار نمی آیم و امور را همانگونه که هستند نمی پذیرم ، زیرا خدا دوستم دارد و تنها نیکی کامل و والاترین موهبتهای او را می پذیرم . »

انسان به شدت نیازمند دعای نفی است . خیلی از افراد هستند که در ترس و سازش و نارضایتی دست و پا می زنند ، در صورتیکه می توانستند عالی ترین زندگی را داشته باشند ،  اگر ، می دانستند چگونه به کاری  که ارزش تجربه تدارد « نه » بگویند . بیایید دعا کنیم که جرات استفاده از این کلمه را داشته باشیم و در برابر اشخاص ، اشیاء و تجربه هایی که می دانیم در خور ما نیست « نه » بگوییم . حال که بدی ها و ناخوشی ها و پلیدی ها را نفی کردیم باید در برابر آن  ، آنچه را که می خواهیم به زبان بیاوریم . مثلاً وقتی می گویید : « نه ، من این را نمی پذیرم » باید در برابرش بگویید : « به جایش این موقعیت یا این شرایط را می پذیرم . »

هر گاه با وضعیتی نا خوشایند روبرو شدید می توانید آن را انکار کنید و به پدر آسمانی بگویید : « هر آنچه گناه است ، حذف و عفو کن ، زیرا من تنها نیکی و لطف و فیض را می پذیرم . »  

گفتگو در باره گرایش منفی و تکذیب ، به معنی دعوت یا ستقبال از مشکلات نیست ، به این معناست که به سخنان دیگران یا هر آنچه نمی خواهید،  ذهناً « نه » بگوید . هیچ وقت در باره گرفتاریها و مشکلاتتان با دیگران صحبت نکنبد ،  زیرا به آنها می افزایید ، به جای گله و شکایت از اوضاع و دشواریهای زندگی ، به اعمال  سازنده و اصلاحاتی که از دستتان بر می آید بپردازید و بگویید : « نه ، این وضع را ماندنی و پایدار نمی دانم  . نه ، در این وضعیت نمی مانم و حتماً  شرایطم را تغییر خواهم داد . »

وقتی در کمال دل و جرات ، با صدای بلند ، به وضعت ناخوشایند زندگیتان « نه بگویید » ، به جای اینکه وضعیت بر شما مسلط شود ، شما از نظر ذهنی و عاطفی ، عنان اختیارش را به دست می گیرید . آنگاه هدایت می شوید ، تا برای پیروزی بر آنها ، گامهای مثبت بردارید .

یکی دیگر از دعا های موثر و سودمند ، مراقبه و سکوت است . معمولاً در دل سکوت و ژرفای مراقبه و مکاشفه می توان به عظمت و رحمت و حضور خدا پی برد . در این گونه دعا ، چند واژه ی پر معنا را بر می گزینید و مدام به آنها می اندیشید ، مثل اینکه خدا رحیم است ، خدا رحمان است ، خدا جمیل است و خدا قادر است و..... چون مدام به آنها می اندیشید ، این واژه ها در ژرفای ذهنتان فرو می روند و شما را به سوی عمل درست یا اطمینان خاطر ی آرام  ، هدایت می کند و به شما می فهماند که همه چیز نیکوست و خداوند  با شماست . شاید فکر کنید :  « سکوت و مراقبه و مکاشفه برای زندگی معنوی عالی است ولی از کجا بدانیم که به درد زندگی عادی و روزمره مادی هم،  می خورد یا نه ؟ » و شاید فکر کنید : « ما که ماننده  عارفان و زاهدان نیسنیم ، پس چطور می توانیم عملاً در سکوت بنشینیم و مراقبه کنیم ؟ » حقیقت این است که خواه از آن آگاه باشید و خواه نه ، مراقبه می کنید . مراقبه یعنی با تمرکزی عمیق به چیزی اندیشیدن و مدام به آن فکر کردن ، پس بهتر است اگاهانه و بطور مشخص این کار را انجام دهید .

هر آنچه که شما مدام به آن می اندیشید ،  موضوع مراقبه ی شماست . خواه آن یک شیء باشد یا  یک موقعیت اجتماعی  و یا فردی که به او علاقمند هستید ، در دعای سکوت ، حتما بخواهید که راه حل الهی همراه مراقبه شما شود،  یعنی عمیقاً به این فکر کنید که برای حل مشکل یا رسیدن به خواسته هایتان یک راه حل الهی بدست آورید . هیچ وقت ،  این را که خداوند تمام خوبی ها را برای بندگانش می خواهد،  فراموش نکنید و سعی نکنید چیزی که به صلاحتان نیست از او بخواهید . می گویند دختری برای یافتن همسر دست به دعا برداشت و شبانه روز خواسته اش را تاکید کرد  ، شش هفته نگذشته بود که شوهر را پیدا کرد و انگاه شش سال به دعا نشست تا از شر او خلاص شود ، مشکل اینجا بود که او « انتخاب الهی » را همراه  مراقبه و تفکراتش ذکر نکرده بود . انتخابی که همواره درست ترین و والاترین پاسخ به نیاز ماست .

همین حالا ، چشمان خود را ببندید و ذهنتان را از هر اندیشه ای خالی  کنید وآنگاه با ذهنی پاک ، توجهتان را به هستی خود معطوف کنید و به خدا و عشق و آرامش بیاندیشید و بگویید :

« راه حل الهی ، والاترین راه حل است ، من اکنون برای حل مسائلم راه حل الهی را می طلبم و راه حل الهی را می پذیرم . »   




مـرجـان ::: یکشنبه 85/10/17::: ساعت 1:40 صبح

 

 قانون اعتماد به نفس :

اعـتماد به نـفـس ، یعنی ایمان به تواناییهای ذاتی و استعدادهای فطری  خویش و ایمان به یاری خــدا درپرورش و گسترش آنها . روانشناسان می گویند در اعتماد به نفس  قدرتی هست که تواناییها و اقتدارتان را دو برابر می کند . شاید بزرگترین راز اعتماد به نفس این است که چون ما مشابه خداوند آفریده شده ایم ، پیشاپیش صاحب این قدرت هستیم و جزئی از فطرت معنوی ماست . این حقیقت را که همه ی ما با اعتماد به نفس به دنیا می آ یم را می توانیم  در کنش و واکنش کودکان به خوبی مشاهده کنیم . اگر خوب به رفتار های آنان توجه کنیم در می یابیم که چطور با وجو اینکه بارها زمین می خورند و سختی می کشند باز به خود و پاهای خود اعتماد می کنند و سعی در ایستادن و راه رفتن دارند .   

شاید شما هم مثل من ، گاه به این اندیشه فرو رفته باشد که چرا بعضی از مردم به مشاغل مهم و پردرآمد ارتقاء می یابند و عده ای دیگر با همان میزان تحصیلات به جایی نمی رسند ؟ فکر می کنید شانس پاسخ قانع کننده ای باشد ؟ نه نیست،وقتی افرادی را بررسی می کنیم که به مقامات مهم وپردرآمد رسیده اند در می یابیم که به خودشان و تواناییهایشان اعتقاد دارند ، گویی یک ندای باطنی هدایتشان می کند و آنها همواره آماده اند به صدای دانش درون خودشان گوش کنند . انگار می دانند که در فطرتشان نیرویی ویژه هست که هرگاه به حکمت و یا بصیرتی گسترده نیاز داشته باشند می توانند با آن تماس بگیرند  وجودِ چنین انسانهایی پر از توازن و اطمینان به خود است ادامه مطلب...


مـرجـان ::: شنبه 85/10/9::: ساعت 1:38 صبح

 

 تندرستی و اندیشه توانگرانه 

 

 آدمی بایددریابد که هرچه خوشی وخنده وشادی، وهمچنین هرچه ناخوشی وغم و درد و ترس دراوهست ، از خود اوزایده می شود.( بقراط )

همه ما می دانیم که بزرگترین موهبت زندگیمان سلامتی است و بدون تندرستی همه چیز معنای خود را از دست می دهد . اگر سلامت باشیم ، سایر موهبتها نیز افزایش می یابد . شیوه تفکراتمان بر وضع سلامتمان تاثیر مستقیم دارد . مطالعات و بررسیهای روان تنی ، تاثیر نیرومند ذهن بر جسم رانشان می دهند . میزان آرامش و تندرستی و وفور نعمتی که تجربه می کنیم ، میزان توانگریمان را نشان می دهد . اندیشه توانگرانه ، یعنی اندیشه ی پیروزمندانه و هماهنگ و متعالی. صاحب اندیشه توانگر می داند چگونه خود را از شر خصومت و نفرت و انزجار و هیجانات و عواطف بر انگیخته ، برهاند . آن کس که اندیشه توانگر  دارد خواهان اندیشه ای متعادل و بهنجار است.هرگونه عدم سلامت نشانه ی نوعی ناهماهنگی ذهنی است . اندیشه توانگرانه به صورت اندیشه هماهنگ متجلی می شود و به ایجاد هماهنگی جسمی و ایجاد روابط کمک می کند . پرخاش ، ستیزه ، مشاجره و آشفتگی های روزانه ، در وضع سلامت انسان منعکس می شود . تن آدمی ابزاری بسیار حساس است و نسبت به اندیشه ها و عواطف و کلامی که از طریق آن بیان می شود یا نسبت به  ان  ابراز می شود تغییر پذیر است . این حقیقت که اندیشه ها و احساسهای آدمی بر تن و جسم او تاثیر می گذارند ، کشف تازه ای نیست . بابلیان برای درمان سرطان نه تنها از سنگهای عجیب معادن بهره می بردند ، بلکه در علوم روان تنی و فنون گوناگون ذهنی و هیپنوتیزم نیز تخصص داشتند . طبیبان و ساحران شفا دهنده ی فرهنگهای بدوی در یافته بودند که برای مداوای بیمارانشان باید گرایشهای ذهتی آنان را عوض کنند ، از این رو برای جلب توجه بیمارانشان نقاب به چهره می زدند و ورد می خواندند و می رقصیدند و دست به هزار کار دیگر می زدند که امروزه به چشم ما عجیب به نظر می آید . آنها معتقد بودند که اگر جویندگان شفا به مشکل خود نیندیشند و حواسشان به جای دیگر معطوف شود ، زود تر شفا می یابند .

اگر کامیابی و توانگری را حق مسلم و الهی خود بدانید ، سالم و تندرست می شوید . اندیشه توانگرانه ای که پیروزی را مد نظر قرار بدهد ، تمامی هستی انسان را می پروراند و از موهبتهای تازه و بیکران سرشار می سازد . مدام در پیرامون خود می بینیم که اگر بخواهیم سلامت بمانیم یا سلامت خود را بازیابیم ، باید از هیجانات منفی خود کم کنیم و آنها را از بین ببریم . اخیراً سرطان را مرض نفرت و انزجار خوانده اند ، معمولاً کسانی که دچار آن می شوند ، نفرتها و انزجارهایشان را پنهان می کنند و از این رو ما متوجه نمی شویم که بیماران سرطانی کدام رنج و عذاب عاطفی را تحمل کرده اند .

اگر رابطه تان باکسی نا هماهنگ است ، اگر در گذشته تجربه ای تلخ برایتان پیش آمده و دل شما هنوز نسبت به بعضی اشخاص از کینه و نفرت لبریز است ، اگرسعادتی که حق مسلم شما بوده از دستتان ربوده اند ، اگر به یاد آوردن  دوران کودکی یا تجربه های خانوادگی غم عالم را به دلتان می اندازد ،  همه را    می توان با دلایل بشری و به هزار طریق توجیه کرد ، اما با این توجیهات و با چسباندن احساسات و هیجانات منفی حاصل از یاد آوری آنها  تنها ، تندرستی و توانگری و شادکامی خود را به خطر می اندازید و نابود می کنید . سعی کنید هر چیزی یا هر کسی یا هر خاطره ای را که باعث آزارتان می شود،  ببخشید و برای همیشه از خاطر خود دور کنید توصیه می کنم تمام خاطرات بد را بنویسد و آنها را بسوزانید ، اسم افرادی که باعث نفرت در شما شده اند روی کاغذ بنویسید و هر چه دوست دارید رو در رو به او بگویید بر روی کاغذ بیاورید و بعد آن را بسوزانید ، شاید نسبت به اثرات آن خود آگاه نباشید اما ذهن نیمه هشیارتان که خزانه احساست و عواطف و خاطرات شماست ، از آن آگاه است . به محض آغاز عفو و بخشایش ، ذهن نیمه هشیار سرشار از رهایی و شفا می شود و به شما پاسخ مثبت می دهد .

برای رسیدن به سلامت خود و دیگران سعی کنید از قانون تخیل استفاده کنید ، همیشه خودتان و دیگران را سرشار از سلامتی و نیروی جوانی تصور کتید و مطمئن باشید که تخیل در امر شفا و سلامت بسیار موثر است و این جمله تاکیدی را همواره بگویید :  

(( من فرزند تابناک پروردگارم ، ذهن و تن و امورم هم اکنون تابناکی او را عیان و بیان می کند . ))

سلامت و توانگر باشید 

 




مـرجـان ::: یکشنبه 85/10/3::: ساعت 1:20 صبح

 قانون محبت و خیر خواهی

 

تا به حال چندین قانون ، از قوانین توانگری را برایتان بیان کردم و حالا به قانونی رسیدیم  که می توانم به جرات بگویم اگر ازآن پیروی نکنید قوانین  دیگر به دردتان نمی خورد . این قانون به معنای این است که بتوانید با دیگران در کمال هماهنگی و کمال زندگی کنید.آمارها نشان می دهند که تنها 15 درصد از کامیابیهای انسان به توانایی فنی او مربوط است و 85 درصد باقی مانده ، به توانایی کنار آمدن انسان با مردم ارتباط دارد  . محبت و خیر خواهی ابزاری است که بر توانایی کنار آمدن با مردم کمک می کند و هر اندازه که نسبت به آن تاکید کنم زیاد نگفته ام . شاید فکر کنید علت اخراج بسیاری از کارمندان از بی کفایتی یا دیر حاضر شدن در سر کار یا عدم صداقت است ، اما مدیران امور پرسنلی معتقدند که بیش از دو سوم کسانی که کارشان را از دست می دهند به این دلیل است که نمی توانند با مردم کنار بیایند  و مطمئن باشید که اگر نتوانید با دیگران کنار بیایید ،  همه ی تحصیلات ، آموزشها ، توانایی ها و استعدادها و تلاشهایتان بیهوده است .

محبت ، قانونی است که سعادت و شادمانی و هماهنگی و همه گونه کامیابی را برای ما به ارمغان می آورد . محبت دارای اقتداری بیکران است ، زیرا محبت قدرت وحدت بخش کل جهان است . محبت نیرویی است که توازن و تعادل و انطباق و هماهنگی می آورد و بی وقفه در عالم سرگرم کار است . از این رو محبت برایتان کارهایی قادر است انجام دهد که هرگز از طریق قدرت بشری خودتان قادر به انجام آن نخواهید بود .

جامعه شناسان دانشگاه هاروارد ، پژو هشی در باره قدرت محبت انجام داده اند ، این مرکز که زیر نظر کارآزموده ترین متخصصان و دانشمندان بوده است به کشفیات جالب توجهی رسیده ، این که محبت را نیز مانند هر توانایی دیگر می توان در انسان پرورش داد . اما چگونه می توان محبت را ایجاد یا تولید کرد ؟ با این دریافت که محبت ، هم شخصی و هم غیر شخصی است ، در سطح شخصی می توان آن را به صورت حس تعهد و ملایمت و مهربانی و تایید و تحسین نسبت به افراد خانواده یا حلقه دوستان نزدیک ایجاد کرد و نشان داد .

اما محبت در سطح غیر شخصی ، یعنی توانایی کنار آمدن با مردم  کوچه وخیابان  و نیکخواهی برای آنان  بدون وابستگی شخصی و عاطفی . به این منظور این عبارت تاکیدی را با خود تکرار کنید : (( بدون هیچ وابستگی ، همه ی مردم را دوست دارم و همه ی مردم هم دوستم دارند . ))

اگر از دیدگاه تحلیلی به محبت بنگریم ، می بینیم که زندگی فرایند داد و ستد ، محبت است و آنان که در جریان و سیلان محبت زندگی میکنند با پرورش آگاهانه محبت می توانند در مسیر موهبتهای نیکوی زندگی بیفتند و به دیگران نیز کمک کنند تا تجربه اش کنند .خیلی خوبه که ما هم مثل دانشمندان دانشگاه هارواد بفهیم که برای یافتن عشق ، لازم نیست به بیرون از خودمان نگاه کنیم یا منتظر آینده ای دور باشیم تا  عشق به سراغمان بیاید ، از همین حالا می توانیم آگاهانه عشق ورزدین را به وجود آوریم و با عشق ورزدین به خودمان و خدایمان این کار را تمرین کنیم ، چون مطمئناً تا زمانی که عاشق  خود و خدایمان نباشیم  نمتوانیم به دیگران مهر بورزیم .

آگاهانه عنان اندیشه ها و احساسهایتان را به دست گیرید و آگاهی از محبت غیر شخصی را آغاز کنید و یقین بدانید سریع ترین راه ممکن برای حل مشکلات خودتان و قدرتمندترین شیوه برای کمک به دیگران است و انجام آن بسیار ساده .

خداوند اسطوره ی عشق و محبت است ودر آن شکی نیست ، اگر اورا عاشقانه  دوست بداریم ، از عشق او در ما نیز بود می آید ،  ما همه فرزندان این پدر آسمانی هستیم و از او ارث می بریم پس بی شک در وجود همه ما از مهر و عشق الهی وجود دارد  ، فقط کافی است آن را در خود بیدار کنیم ، آن را پیدا کنیم و به آن اجازه رشد و تکامل دهیم و تاکید کنیم : (( اکنون به یاری خدا ، آگاهانه و شادمانه ، عشق الهی را در خودم و جهانم و همه انسانها ، می گسترانم )) و مدام بگوییم : (( هم اکنون عشق الهی در من بیدار می شود )) .

نکته ی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که محبت کردن فقط مخصوص خودمان ، خدایمان  و همنوعانمان نیست ، همه ی اشیاء حرفهای ما را می فهند ،  پس برای آنها هم طلب عشق الهی کنیم ،  برای لباسی که بر تن داریم ، برای اتومبیلی که سوارش می شویم  و برای قلم و کاغذ و صندلی و میزمان . در همه چیز آگاهانه عشق الهی را زنده کنیم  و حتی برای جاهای خالی زندگیمان  یا موهبتهایی که طلبیده ایم و هنوز پدیدار نشده اند . برای همه چیز و همه کس عشق الهی بطلبیم  .

روانشناسان می گویند که همه  نیاز به محبت و قدردانی و تمجید و احترام  دارند و این یکی از نیاهای اصلی هر انسان است و معمولا مشکلات خانوادگی ناشی از فقدان یا کمبود ابراز و بیان محبت است . خیلی از ما سعی می کنیم که محبتمان را به دیگران بروز ندهیم و هر کدام برای خود دلایلی داریم که مطمئناً هیچ کدام از این دلایل قانع کننده نیستند . ابتدا از خود شروع کنیم و به خودمان عشق بورزیم ، سپس تمرین کنیم که به دیگران هم عشق بورزیم و از همه مهتر اینکه ابراز کنیم ، آنوقت است که ثمرات نیکوی آن را می بینیم . باور کنید کار سخت و دشواری نیست فقط کافیست کمی جرات بخرج دهید .

 




مـرجـان ::: یکشنبه 85/9/26::: ساعت 1:26 صبح

 

قانون فرمان :

امور آدمیان ، جزرو مدی است ، که از میان سیل ، آنها را به سوی اقبال می کشاند . ( شکسپیر )

حال که این موهبت سیل آسا را از راه نوشتن آرزوها و تصاویر ذهنی بنا کرده اید ، از طریق قانون فرمان ، رها کنبد و به منصه ی ظهور برسانید . فانون فرمان ، کلید شما برای توانگری و تسلط است . واژه ی فرمان یعنی (( اختیار یا کنترل داشتن )) . نگرش خیلی از انسانها به زندگی ، مانند نگاه کردن زیردست است به بالادست ، گویی زندگی کوهی بلند است که بالای سروجود ناچیز آنها ، ایستاده است . قانون فرمان به شما کمک می کند تا بر قله این کوه باستید و با احساس اختیار و اقتدار و تسلط به جهانیان بنگرید تا ثمراتی مشابه را نیز بوجود آورید .

راز قانون فرمان این است : بیان اندیشه مثبت ، آنچه می خواهید در زندگی تجربه کنید ، این کار تنها کاری است که باید برای از این رو به آن رو کردن زندگی انجام دهید ، تا ببینید که همه ی موهبتهای نیکو چه تند و آسان بسویتان می آیند . باور کنید استفاده از قانون فرمان بسیار ساده است ، پس از اینکه فهرست آرزوهایتان را تهیه کردید و ذهناً تجسم کردید که همه آنها به طور کامل به انجام رسیده اند ، وقت آن است که آن جوهر را به صورت کلام در آورید و فرمان دهید تا آن را به عمل تبدیل کنید .

تا به حال مطمعنا ً از قانون فرمان استفاده کرده اید زیرا انسان مدام حکم می کند - اگر چه اغلب به شیوه یی نادرست حکم می کند -  که آنچه  را نمی خواهد ایجاد می کند . گاهی فرمانها و حکمهای ما ، دنباله ی واژه هایی است که از سر بی فکری به زبان می آوریم ، جملاتی ساده ، که شاید فکرش را نکنید  به زبان آوردن آنها باعث ایجاد مشکل  شود . ما با فکرها و تصورات منفی حتی به اعضای بدن خود ، فرمان بیماری می دهیم ، حتماً شما هم تا به حال بیمارانی را دیده اید که دائماً از دردی رنج می برند و ناله می کنند ، ولی وقتی به پزشک مراجه می کنند ، متوجه می شوند که آن عضو از نظر ارگانیک ایرادی ندارد ،  اگر روی رفتارها و حرفها و تصورات آنها دقیق شوید در می یابید که دردها ، حاصل کلام کاهلانه یا تصورات منفی راجب  به ان بیماری یا عضو می باشد ، به جرات می توانم بگویم که حتی بسیاری از بیماریهایی که ما دچار آنها می شویم حاصل فکر و رفتارهای ماست که فعلا در این مبحث نمی گنجد و بعد مفصلاً در رابطه با انواع بیماریها ورابطه شان با تصورات و رفتارها می نویسم .

بسیاری ازدانشمندان علوم ذهنی، به اثبات رساندهاند که تمرین روزانه ی عبارات تاکیدی ، خواه با صدای بلند و خواه ، خاموش و در دل ، آسانترین راه بیدار کردن قانون فرمان،  برای پیدایش نیکوییهاست . هرگز نفوذ کلام را دست کم نگیرید ، کلامتان ، جهانتان را می سازد . بیایید طبق فهرست آرزوهایتان و برطبق تصویر ذهنی که از آنها دارید ،  جملاتی را بنویسد و به آنها فرمان تجلی و پیدایش بدهید و دست کم روزی پانزده دقیقه ( سه بار در روز و هر بار پنج دقیقه ) تکرارشان کنید . اگر در موقعیتی نبودید که بتوانید در گوشه ای خلوت آنها را با صدای بلند تکرار کنید ، کاغذ و قلم بردارید و آنها را بارها و بارها بنویسید . من سعی می کنم جملاتی را به عنوان نمونه برایتان بنوسیم و شما از روی آنها و بسته به نوع آرزو و تصوراتتان جملاتی نظیر اینها را به زبان ساده خودتان بنویسد . یکی از جملاتی که من هر روز بارها و بارها تکرار می کنم این است :

(( من بهترین وعالیترین ویژگیهای همه ی مردم را دوست دارم و هم اکنون بهترین و شایسته ترین افراد (مشتریان ، بیماران ، مراجعان و..... ) را به سوی خود می کشانم . ))

یکی دیگر از جملات تاکیدی که بسیار قدرتمند است این است :

(( هم اکنون ، همه چیز و همه کس موجب توانگریم می شود و من نیز موجب توانگری ، همه چیز و همه کس می شوم .))

صدها عبارت تاکیدی هست که می توانید با استفاده از آنها به موهبت دلخواهتان فرمان تجلی بدهید . در استفاده از این جملات تردید نکنید مثلاً اگر در آمدتان کافی نیست با کیف پولتان خالی است و همیشه این فکر به ذهنتان می آید که چه زود پولهای تمام می شود !  کیفتان را دربین دستانتان بگیرید و با صدای بلند با آن حرف بزنید و بگویید :

(( من برایت ، برکت میطلبم و می دانم که ثروتهای خدا از طریق تو و در تو متجلی می شوند . ))

وقتی با لذت غذا می خورید ، برای خوراک خود و سفره ی خود برکت بطلبید و از آنها قدردانی کنید .

خیلی از دوستانم من را در استفاده از جملات تاکیدی ، افراطی می دانند ، چون در هر گوشه از خانه ام و روی تک تک لوازم منزلم می توان عبارت تاکیدی یافت که با چسب به اشیاء چسبانده ام که نمونه ای از آنها را برایتان می نویسم :

بر روی کمد لباسهایم که حداقل روزی دو یا سه بار سراغش می روم نوشته ام :(( سپاس می گزارم که زیباترین و مناسب ترین نعمت خدا را به تن دارم )).

برای خانه ام که مکانیست برای رسیدن به آرامش نوشته ام ، (( سپاس می گزارم که در زیباترین و امن ترین و مناسب ترین مکان خدا ، خانه دارم . ))

برای وسیله نقلیه ام نوشته ام ، (( سپاس می گزارم که در زیباترین وسیله ، با آرامش و سلامت و امنیت به هر کجا که بخواهم می روم . )) 

بر روی آینه که روزی چندین بار جلوی آن می روم نوشته ام : (( برای سلامت و جوانی و زیبایی روزافزونم ، سپاس گزارم .))

و حتی بر روی ظرف نان نوشته ام : (( از وفور نعمت خدا که پیوسته در زندگیم وجود دارد شادمانم و از برکت بی کران خدا که اینجا بیش از اندازه مورد نیازم هست ، سپاسگزارم . ))

حتما خیلی وقتها برای شما هم مثل من پیش آمده که انبوهی از قبوض پرداخت نشده و صورتحسابها و قرضها و تعهدات مالی را جلوی خود می بینید و در پرداخت آنها و اینکه آیا از پس ، تعهداتتان برخواهید آمد یا نه ،  تردید دارید ، پیشنهاد می کنم آنها را جلوی خود بگذارید و به آنها بگویید : (( سپاس می گزارم که همه ی تعهدات مالیم از راههای شگفت خدا ، بی درنگ و به طور کامل پرداخت می شود )) آنوقت است که می بینید کسی از راه می رسد و طلبی  که شاید شما آن را فراموش کرده اید را به شما پس می دهد و از غیب واقعا برایتان پول می رسد .

هرگاه قانون فرمان را به کار گرفتید و  نتیجه دلخواهتان را به دست نیاوردید ، بدانید که به جای کلامی محکم ، واژه هایی نرم و ملایم استفاده کرده اید ، استفاده از واژه های نرم و ملایم برای بیرون راندن وضعیت خشن و شدیدی چون فقر و شکست ، مانند انگلیسی صحبت کردن با یک فرانسوی است که یک کلمه انگلیسی نمی داند ، در نتیجه ارتباط یا تماس برقرار نمی شود ،  پس محکم باشید و با اقتدار فرمان تجلی را صادر کنید  .

از موهبتهای غنی خدا ، هرچه که بخواهید می توانید بدست آورید چون حق شماست و این نعمتها برای کسی چز ما انسانها نیست ، به شرط اینکه بهای آن را با تکرار روزانه ی عبارات تاکیدی خود ، بپردازید . پس در آخر باز این سه مرحله را یاد آوری می کنم :

1-     هر روز فهرست آرزوهای دلخواهتان را بنویسید .

2-     ذهناً مجسم کنید که به آرزوهایتان رسیده اید .

3-     جسورانه و آگاهانه به ثمرات نیکو و نتایج دلخواهتان ، فرمان تجلی بدهید .

مطمئن باشد که اگر هر روز این سه مرحله را انجام دهید ، نمی توانید جلوی بهمن موهبتهای نیکویی را که به سویتان سرازیرمی شود بگیرید .

 




مـرجـان ::: یکشنبه 85/9/19::: ساعت 12:37 صبح

 

قـانـون تخیـل :

در روزگاری زندگی می کنیم که دانشمندان علوم ذهنی،  می گویند: ((انسان می تواند آنچه را که در تخیل خود تصور می کند،  بیافریند.))

 تصاویر ذهنی ، اوضاع وشرایط و تجربه های زندگی ، و امور آدمی را میسازند . به عبارت دیگر اگر در زندگیتان شاهد شکست و تنگنا هستید ، نخست آن را در ذهنتان مجسم کرده بودید . از این رو برای از میان برداشتن این موانع و مشکلات باید نخست در ذهنتان آنها را نابود کنید و همه چیز را به صورت دلخواه ببینید .

دکتر امیل کوئه (Dr. Emile coué ) فرانسوی : برای نخستین بار اعلام کرد،  قدرت تخیل از قدرت اراده بسیار نیرومند تر است و اگر تخیل و اراده با یکدبگر در کشمکش و تضاد باشند ، همواره تخیل پیروز می شود . وقتی اولین بار برای ایجاد تصویر ذهنی کوشش  می کنید ، اراده آن را نمی پذیرد اما وقتی تصور ذهنی به اندازه کافی تکرار شود،هر اندازه هم  که برای استدلال قدرت اراده نامتحمل به نظربیاید، تخیل چاره ای جز پذیرش و تجلی آن ندارد.چون آرزومند موهبتهای بزرگ هستیم، پس باید تصاویر ذهنی آنها را در اندیشه خود ایجاد کنیم ، شاید استدلال بگوید این محال است ولی کوچکترین اهمیتی ندهید ، شاید قدرت اراده تان بگوید این رویا بزرگتر از آن است که به وقوع بپیوندد ولی باز هم توجه نکنید . اگر دلاورانه به تخیل خود بچسبید ، آرزوهایتان متجلی می شود . با ادامه این تمرین همکاری قدرت اراده را نیز به دست خواهید آورد . امید و انتظار و هر آنچه را به ذهنتان بیاموزید برایتان خواهد آفرید و جلوه گر خواهد شد  .

وقتی برای رسیدن به آرزوها نیروی قدرتمند تخیل را به کار می برید ، از شیوه غیر مستقیم استفاده می کنید که پیروزی بر مشکلات را تضمین می کند ، یعنی به جای جنگیدن با فقر و شکست مالی ، که اغلب بر مشکلات می افزاید به شیوه غیر مستقیم ، آرام و بی سر صدا بنشینید و آگاهانه واز روی تعمد ، با پشتکار و مداومت ، موهبتهای دلخواهتان را در تخیل مجسم کنید .

برای تمرین و تقویت قدرت تخیل یک راه ساده وجود دارد که راهی بسیار موثر نیز می باشد و آن ایجاد چرخ اقبال است . به این صورت که روی مقوایی دایره ای بزرگ بکشید ، در کانون دایره ، تصویر نمادی ، ربانی و آسمانی را بگذارید تا نمایانگر قدرتی متعال باشد و آنگاه در مرکز دایره بنویسید :

  (( خداوند بزرگ مسئول زندگی من است ، اکنون آزاد و پذیرا و مطیعم ، و از هدایت الهی و تعلیم او اطاعت می کنم . ))

محیط دایره را با چهار خط به کانون دایره وصل کنید و به چهار قسمت مساوی تقسیم کنید ، آنگاه برای هریک از آنها نامی بر روی برچسب بنویسید و سر جای خود بچسبانید ( کار ، خانواده ، امور معنوی ، امور اجتماعی و تفریحات ) . حال در هر بخش عالی ترین تصویر ایده آل مربوط به آن را بچسبانبد ، به عنوان مثال در قسمت کار ، عکسی از عالی ترین سازمان مهندسی که آرزوی پیدا شدن کاری در آنجا را دارید، در قسمت خانواده ، تصویری از خانه ای که آرزومند ساخت و یا زندگی در آن هستید،درقسمت امورمعنوی تصویر مکان متبرکه ای که هرگاه به مشکلی برمی خورید دست نیاز به سوی او می برید ، مثلا عکسی از کعبه یا حرم امام رضا (ع) ، ودر نهایت در قسمت تفریحات ، تصویر یک ساحل زیبا ویا هر مکانی که بهترین آرامش را به شما می دهد ، بچسبانید .  آنگاه این چرخ اقبال را با همه تصاویر و کلماتش در نقطه ای بگذارید که بتوانید هر روز در گوشه ای خلوت به سراغش بروید و بارها به آن چشم بدوزید. این جملات ساده و این تصاویر رنگارنگ از نظر روانی به قدرت تخیل شما کمک می کنند . علت قدرتمند بودن چرخ اقبال در این است که جریان ذهن شما را از (( نمی توان آن را بدست بیاورم )) به (( می توان به دست آورم )) ، از    نا امیدی به امید ، از دلسردی به دلگرمی و از شکست به موفقیت باز می گرداند .

 در پایان به خاطر داشته باشید ،  نباید هرگز آنچه را که نمی خواهید خود تجربه کنید ، برای دیگران تجسم کنید ، چون تصاویری که از ذهنتان به بیرون می فرستید ، قهراٌ ، به سوی خودتان برمی گردند، پس سعی کنید همیشه برای خود و دیگران ، سلامت ، ثروت و سعادت و شادمانی را مجسم کنید .




مـرجـان ::: سه شنبه 85/9/14::: ساعت 2:24 صبح

 

قانون خلاقیت :

هر آنچه را که بتوانید تصور کنید ، به یاری خدا می توانید به دست آورید ........

اکنون که در ذهن خود خلاء ایجاد کردید ، آماده اید آن خلاء را با موهبتهای غنی و تازه پر کنید . برای این کار  سه گام اصلی وجود دارد که یک به یک آنها را بررسی می کنیم  .

1-      داشتن طرح وبرنامه  و نوشتن آرزوهای مربوط به آنها ( قانون خلاقیت ) 

2-      تجسم ذهنی ، که طرحها و برنامه هایمان  به سرانجام دلخواه رسیده اند ( قانون تخیل )

3-      تکرار مداوم عبارات تاکیدی مربوط به انجام کامل و عالی آنها ( قانون فرمان )

اولـیـن گـام ، داشـتـن طرح و برنامه و خلاقیت است که بدون داشتن آنها دو گام بعدی بی معنا می شود . به این  صورت که ذهن خود  را  به سمت  آرزوهای  بزرگ معطوف کنیم و هر مانعی که در سر راه رسیدن به آنها است از بین ببریم .روانشناسان معتقدند که وقتی صاحب آرزوها و هدفهای بزرگ هستیم ، بر افراد و رویدادهای اثر می گذاریم ، طوری که انگار همه چیز و همه کس ، ناخود اگاه با آرزوها و هدفهای بزرگ ما همنوا می شوند و ما را یاری می کنند تا به آنها برسیم . در این قانون به جای اینکه آرزوهای کهنه و قدیمی خود را به بهانه ی اینکه محال هستند ، سرکوب کنبم ، به طرزی سازنده و از نو به آنها نگاه می کنیم ، یعنی ببینیم آرزوی واقعی ما  چیست ؟ برای رسیدن به آن باید چه بکنیم ؟ و ترجها پاسخ این سوالات را بنویسیم ، نوشتن و به روی کاغذ آوردن کمک بسیاری خوبی برای جایگیری بهتر آنها در ذهن می کند .

سعی کنید آرزوهای خود را به صورت کلی ننویسید ،  به عنوان مثال رسیدن به خوشبختی ، داشتن شرایط کاری مناسب ، موفقیت تحصیلی ، همسر مورد علاقه و پول و ثروت درهمه ما انسانها آرزوهایی مشترک هستند ، سعی کنید آرزوهایتان را جزء به جزء بنویسید ، اینکه مثلا خوشبختی از نطر شما چیست ؟ کار خوب از نظر شما چه    در آمدی دارد ؟ تحصیلات عالی تا چه مقطعی مورد نظرتان هست ؟ همسر ابده ال شما چه مشخصاتی دارد و .......

ابن مسئله را می دانم که در ابتدا ابن کار احمقانه و شابد مسخره به نظر بباد ولی ابن کار چند مزبت دارد : اول ابنکه خود و خواسته های خود را بهتر می شناسبم ، جابگاه ذهنی آرزوها و خواسته هایمان منظم می شود و می توانیم آنها را اولویت بندی کنیم و مهمترین مسئله اینکه با خودمان صادق می شویم و چیزهایی که شاید گاهی خواستهای ذهنی ماست ،   ولی به بهانه محال بودن سعی می کنیم  آنها را دور بریزیم برروی کاغذ می آوریم ، آن چیزی که خودمان خواهان آن هستیم نه آنچه را که دیگران از ما می خواهند و یا آنچه که فکر می کنیم اگرآنطور باشیم پذیرفته ترهستیم .

بسیاری از ما ، از اینکه آرزوهایمان را قطعی بیان کنیم می ترسیم ، ترس از ناشکری از نعمتها خداوند ، ترس از اینکه مبادا برای خدا تکلیف معلوم کرده باشیم ، اما همانطور که دکتر امیلی کدی ( Dr. Emilie Cady   ) می گوید : ((  هرگاه آرزویی درست ونیرومند به سراغتان می آید ، دست خداست که درب ذهنتان را می کوبد و می خواهد موهبتی عظیم تر به شما عطا کند . ))

این موضوع را به خاطر داشته باشید که سرکوب کردن آرزوها و نصب اتیکت غیر ممکن برروی آنها ،  باعث می شود به بیراه برید و به طرزی مخرب یا به صورت گرایشهای عصبی و فشارها و هراسها و اعتیادها و بیماری روانی و عدم تعادل جنسی ویا سایر اعمال منفی بروز کنند . اگر اراده کردید و تصمیم به نوشتن آرزوهایتان دارید ، ممکن است در ابتدا احساس کنید آرزوی قطعی و معینی ندارید و بدرستی ندانید خواهان چه چیزهایی هستید ، در این صورت از همه ی چیزهایی که نمی خواهید در زندگی داشته باشید و میخواهید که آنها از زندگیتان بیرون بروند  فهرستی تهیه کنید ودر نهایت به آنها بگویید :

(( همه ی شما محو می شوید ! همه ی شما به نابودی  می گراید ! ))

این حقیقت را بدانید که موانع و مشکلات، ازسر راه انسانهایی که می دانند به کجا می روند ، می گریزد و دورمی شود،گویی همه ی دنیا حامی انسانی است که می کوشد متحول شود .

توانگری حاصل اندیشه و عمل آگاهانه است . زندگی توانگرانه گاه کامیاب و گاه نا کامیاب نیست . مانند پل یا ساختمان ، حاصل برنامه ریزی دقیق است . بدون طرحهای آگاهانه وتوانگرانه نمی توان شاهد ثمراتی استوار و پایدار شد .

نوشتن آرزوهای بزرگ و بیان سازنده آنها از طریق نوشتن و دعا برای اینکه لطف خدا شامل حال آن آرزو شود ، دارای اقتداری اعجاب آور است . ممکن است در نگاه اول ساده لوحانه به نظر بیاید اما معمولا حقیقتهای بزرگ و اسرار قدرتمند، ساده اند ، آنقدر ساده که انسانهای عادی با کوشش برای یافتن راههای دشوار ، آنها را نادیده    می گیرند .




مـرجـان ::: سه شنبه 85/9/14::: ساعت 2:22 صبح

 

طبیعت از خلاء متنفر است ........

شاید این جمله را شنیده باشید ، که طبیعت خلاء را دوست ندارد . قانون خلاء ، یکی از قدرتـمند ترین قوانین توانگری است . هرچند که عمل کردن به آن ایمانی جسورانه و دلاورانه و ماجراجویانه می خواهد ، تا بتوان ثمرات کامل آن را درو کرد .

قانون خلاء ، در اصل به این صورت است که اگر در زندگیمان طالب موهبتهای بزرگ هستیم باید خودمان را از شر آنچه نمی خواهیم خلاص کنیم تا برای آنچه که می خواهیم جا باز کنیم ، به عبارت دیگر به این معنی که  اگر در کمد لباسهایمان ، لباسهایی هست که دیگر مناسب نیستند ، اگر در خانه یا محل کارمان لوازمی داریم که دیگر استفاده نمی کنیم ، اگر در میان دوستانمان افرادی هستند که دیگر معاشرت با آنان را مناسب نمی بینیم ، همهٌ چیزها و روابط مرئی و نا مرئی غیر لازم را از زندگیمان بیرون بریزیم و ایمان داشته باشیم که همه آن چیزهایی که می خواهیم و آرزومندشان هستیم بدست خواهیم آورد معمولاٌ تا خودمان را از شر چیزهایی که نمی خواهیم ،خلاص نکنیم  ، نمی دانیم چه چیزهایی می خواهیم .اگر در زندگیمان خواهان موهبتهای بزرگتری هستیم باید به اطراف خود خوب توجه کنیم ، باید خواسته های درونی خود را به خوبی بررسی کنیم و با حذف چیزها و خواسته های بی ارزش و کوچک ، جای خالی برای موهبتها و خواسته های بزرگ و والاتر باز کنیم .

همیشه سعی کنیم مسائل کوچک و بی ارزش را از ذهن خودمان دور کنیم ، این لازمه پیشرفت ماست .  همانطور که لباس بچه ها برایشان کوچک می شود ، ما نیز هنگامی که افقهای زندگیمان را  می گسترانیم ، می بینیم که آرمانهای قبلی برایمان کوچک شده اند . برای هماهنگی با این رشد باید کهنه ها را درور بریزیم و تاهنگامی که به آرزوهای کهنه و کوچکمان بچسبیم جلوی پیشرفتمان گرقته می شود و راه را بند می آورند .

دل وجرات به خرج دهید،خودرا متحول کنیدودرخودخلاء ایجا کنیدتابتوانیدتوانگری وتوفیق کاملی را که آرزومند تجربه اش هستیدوحتمامشیت الهی شماست به زندگیتان فراخوانید.  

                                                                                                                                                                                 




مـرجـان ::: پنج شنبه 85/9/9::: ساعت 2:34 صبح

 

نمی توانیم در ازاء هیچ ، چیزی بستانیم :

اصلی ترین قانون توانگری قانون جبران و تلافی می باشد ،  یعنی هر جنس هم جنس خود را جذب می کند و امرسون نام این قانون را قانون قانونها خوانده است  . برخی دانشمندان این قانون را قانون عمل و عکس العمل می خوانندوبعضی هم آن را عرضه و تقاضا خوانده اند . با امرسون"Emerson  " موافقم که زمان آن رسیده که بر قانون جبران و تلافی ، بعنوان قانون اصلی زندگیمان تکیه کنیم .کاترین پاندر این قانون را قانون تشعشع و جاذبه می خواند ، یعنی آنچه را به صورت اندیشه و احساس و تصاویر ذهنی و کلام از خود بیرون می فرستیم ، همان را به سوی زندگی و امور زندگیمان می کشانیم ،  اما در ازای هیچ ، نمی توانیم چیزی بدست بیاوریم . علت وجود فقر در جوامع امروزی این است که بسیاری از مردم  نمی دانند که برای اینکه قدرت جذب داشته باشند باید بدهند و ببخشند ، و بدانند آنچه از آنها به بیرون می تراود ، همان را به سوی خود جذب می کنند . به عبارتی  پیش از گرفتن ، باید بدهیم  یا  پیش از درو کردن‏،  باید بکاریم .

 آنها که نمی بخشند ، در زمین توانگری خود چیزی نمی کارند از این رو نمی توانند با برکت بی کران خداوند تماس حاصل کنند . شاید این فکر به ذهنمان برسد که عده ای فقیر و تنگدست هستند و یا شاید عده ای به اندازه نیاز خود دارایی دارند و توانایی بخشش را ندارند ، ولی منظور از بخشش تنها کمک های مالی نیست در وجود تک تک ما انسانها ثروتهای فراوانی وجود دارد که می توانیم به دیگران محسوس یا نا محسوس ببخشیم تا موجب تماس با خزانه بیکران خداوند شویم . بیمار تنهایی که در همسایگی ماست و نیاز مالی ندارد، محتاج ذره ای از ثروت بی کران محبت ماست  ، تا با شاخه گلی از این احتیاج او را بی نیاز کنیم و همین امر ،  گنیجه بی کران خداوند را به روی ما باز می کند .  اینجاست که ما بذر را می کاریم ودر روز نیاز،  کشتی داریم که درو کنیم .

پس نمی توانیم در ازاء هیچ ، چیزی  بستانیم ، اما به یمن بخششها و ایثارهای خود می توانیم صاحب عالی ترین موهبتها باشیم .

                                                                                                                                                                                




مـرجـان ::: پنج شنبه 85/9/9::: ساعت 2:29 صبح

<      1   2   3      
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ