سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوندِ سبحان، شخصِ بی شرمِ گستاخِ بر گناهان را دشمن می دارد . [.امام علی علیه السلام]

اندیشه توانگر

 

روش ویژه ی عشق

( بخش دوم )

 

در قسمت قبل درباره نامه نگاری با فرشته ها و چگونگی برقراری ارتباط با آنها ، از طریق ذهن و نوشتن گفتم ، راههای بسیار دیگری نیز برای رسیدن به آرامش و عشق الهی وجود دارد و از جمله ی این راهها تکرار جملات تاکیدی است که سعی می کنم در این قسمت تعدادی از این جملات تاکیدی را برایتان بنویسم .

      1-     چون با آن یگانۀ جدایی ناپذیر همراهم ، پس با عشق و خوشبختی جدایی ناپذیر خود نیز ، همراهم .

2-   نور خدا در درونم می تابد و هرچه ترس و تردید و خشم و نفرت را می زداید . تجلی عشق خدا در من ، از من مغناطیسی مقاومت ناپذیر می سازد .

3-     من فقط کمال را می بینم ، و بجز حق الهی هیچ نمی خواهم .

4-   همه را دوست می دارم و همه دوستم می دارند . او که به ظاهر دشمن منست ، از در دوستی در می آید : مثل حلقه ای طلا در زنجیر خیر و صلاح من .

5-     من با خودم و همه ی دنیا در آشتی و آرامشم . به همگان عشق می ورزم و همگان به من عشق می ورزند .

6-     هم اکنون دروازه های شادکامی به رویم گشوده می شود .

7-     از هرچه و هر کس که در مشیت الهی زندگیم نیست دست می شویم ، و طرح الهی زندگیم هم اکنون آشکار می شود .

8-   هم اکنون – به یمن لطف الهی – همۀ درها و دروازه ها برای شادمانیهایی نامنتظر گشوده می شوند ، و خداوند در طرح الهی زندگیم شتاب می ورزد .

9-     کار خدا حرف ندارد . همیشه در منتهای کمال است و چیزی جز خیرو صلاح من نمی خواهد .

10- خدایا ! راه را بر من آشکار کن ! بگذار برکتی که تو به من عطا کرده ای را بچشم خود ببینم .   

11- با موانع ،  طرح دوستی می ریزم تا هر مانعی پله ای شود برای بالا رفتنم . هرچه در این عالم وجود دارد – مرئی و نامرئی – در کار است تا به حق خود برسم .

12-  در ذهن الهی مانع وجود ندارد . پس چیزی نمی تواند مانع شود که به خیر و خوشی ام نرسم .

13- جسورانه به شیری که بر سر راهم قرار گرفته می تازم و می بینم که سگ کوچک ، خرمایی رنگ و مهربانی بیش نیست .

14- شادمانی ام کار خداست ! پس هیج کس نمی تواند در آن دخالت کند .

15- برای شادمانی و تندرستی و توانگری و عشق پایدارم سپاس می گزارم .   

 اینها بخشی از جملات تاکیدی است و شما می توانید با ابتکار خود جملات زیادی نظیر اینها بنویسید . لطفا یکبار دیگر این جملات را بخوانید و  ننها آن عبارت تاکیدی را تکرار کنید که بیش از همه می پسندید و به آن اعتقاد دارید . فراموش نکنید که این کلام همان عصایی است که معجزه می کند . زیرا گفتار تو ، تجلی کار خداست و مجری امور الهی . 

 




مـرجـان ::: شنبه 86/3/12::: ساعت 6:30 عصر

 

روش ویژه ی عشق

 ( بخش اول )

 

یکی از تعالیم اساسی حقیقت این است که آنجه را در محیط اطراف و موقعیتهای گوناگون تجربه می کنیم ، از پیش به صورت آرمان و اندیشه در ذهن خودآگاه  یا ناخوداگاه مان وجود داشته است . یکی از رمزورازهای بزگ عشق ، آموختن این موضوع است که چگونه می توان آرمان ها و اندیشه های مخالف را از ذهن خود آگاه راند . چنین پالایشی می تواند منجر به زدودن روابط ناهماهنگ در زندگی شود .

اگر شما بتواند آرمان ها و اندیشه های درست را انتخاب کنید ، بدون شک یا موجب می شوید که شیوه رفتاری اطرافیان تغییر یابد ، یا آن ها را  از زندگیتان برانید . در هر دو صورت ، تردیدی نیست که به آرامش و هماهنگی دست خواهید یافت .

قصد دارم در این بخش از مطالبی برایتان بنویسم که تاثیری مثبت بر اندیشه هایتان خواهد گذاشت و به آن ها نظم الهی خواهد بخشید . این روش ، چیزی جز تکرار دعاهای عارفانه نیست ، که می تواند بر مدت عمرتان اضافه کند ونگرانیهای بیهوده را از ذهنتان براند، و در ایجاد یا ادامه روابط با دیگران نیز موجب تغیراتی شگرف و  شگفت آور می شود . به گونه ای که شاید روابط دشمنانه را تبدیل به دوستانه کند . تردیدی نداشته باشید که این امر ، بر میزان سلامتی جسم و جان خواهد افزود و شما را به سوی توانایی و کامیابی خواهد برد .

 این روش چگونه کار می کند ؟

این روش را می توان پنهانی و با استفاده از عبارات مناسب ، مورد استفاده قرار داد . سخنان نیکو سر شار از موهبت و نعمت هستند و به همین دلیل هم موهبت و نعمت به ارمغان می آورند . روش کاربردی این عبارت به منظور دستیابی پیامدهای فرشته آسا به این ترتیب است که باید به شخص مورد نظر اندیشید و به فرشته و ضمیر یا خویشتن برتر و معنوی او نامه نوشت .

با نوشتن نامه به فرشته ی ضمیر شخص مورد علاقه ، اعتقاداتی هماهنگ نسبت به او ایجاد می شود و ضمیر ناخود اگاه شما ، این هماهنگی را به سوی او سوق می دهد . در عین حال ، خویشتن برتر او را به یه یادش می آورد و زنده می کند .

نیروی ویژه ای در نوشتن نامه به فرشته ی ضمیر دیگران وجود دارد که در روشهای عادی ارتباطی مورد استفاده نخواهد بود . با نوشتن کلام حقیقت  می توان طرف مقابل را مورد قضاوت قرار داد ، موانع عاطفی از جمله غرور ، خودخواهی و تکبر را از بین برد و در خویشتن الهی او نفوذ کرد .

به فرشته ای که نیاز دارید نامه بنویسید

اگر به فرشته ای نامه نوشتید و نتیجه نگرفتید ، به فرشته ای نامه بنویسید که مسئول بر آورده ساختن آرزوی خاص شماست . مثلاً اگر طالب حمایت هستید ، به فرشته حمایت نامه بنویسید . اگر سلامتی می خواهید ، به فرشته شفا نامه بنویسید . اگر می خواهید ازدواج کنید ، به فرشته عشق بنویسید . تعداد فرشتگان ،  بسیار زیاد است . فرشته ی سازگاری ، فرشته ی شادمانی ، فرشته ی فرزانگی ، فرشته ی هدایت ، فرشته ی ثروت ، فرشته ی درک ، فرشته ی رشد ، فرشته ی معنویت و ...

پیش از اقدام به سفر و یا گام گذاشتن به راهی تازه و نا آشنا ، یا مواجه شدن با وضعیتی دشوار می توانید از عبارت های زیر استفاده کنید :

« فرشته ی حمایت پیشاپیش من گام بر می دارد تا از برخورد با موقعیتهای منفی و ناخوشایند بر حذر باشم .... »

یا : « فرشته حمایت پیشاپیش من گام بر می دارد و راه مرا هموار می سازد .... »

نوشتن نامه به هر کدام از فرشتگان احتیاج به ادبیاتی خاص ندارد . هر طور که دوست دارید برایشان صادقانه بنویسید و مطمئن باشید ثمرات مثبت این نامه نگاری را خواهید دید . پیشنهاد می کنم از همین حالا شروع کنید .  

 




مـرجـان ::: شنبه 86/2/15::: ساعت 8:29 صبح

 

عشق نیروی شفا بخش دارد !

 

برای پرهیز کردن از خاطرات منفی ، دو راه ویژه وجود دارد که موجب می شود نیروی شفا بخش عشق در ذهن و وجود انسان بر انگیخته شود این دو راه عبارتند از عـفو و  رها سازی ، شاید ندانید که این دو پدیده ، بخشی از عشق به حساب می آیند .  هر گاه متوجه می شوید که جنبه های گونانگون عشق نتوانسته اند پاسخ مناسبی به شما بدهند و مشکلات زندگی را بر طرف سازند ، به این امر بیندیشید که احتمالاً هنوز از دو راه موثر عفو و رها سازی استفاده نکرده اید . بدون تردید اگر این کار را انجام دهید ،  از پیامدهای نیکوی آن برخوردار خواهید شد .

بدون تردید نوشته جبران خلیل جبران ، به همین دو مورد اشاره دارد : « با من از عشق بگو .... عشق برای رشد و پیرایش تو موثر است . گمان مبر که تو می توانی عشق را هدایت کنی . به این بیندیش که اگر لایق باشی ، عشق تو را هدایت خواهد کرد . »

حتماً شنیده اید که عشق چیز با شکوهی است ، ولی در مواقعی که قدرت پذیرش و اطاعت از آن را نداشته باشید ،  تبدیل به نیرویی درهم شکننده خواهد شد .  اگر اشتیاق به عفو و رها سازی داشته باشید ، همین  پدیده در هم  شکننده که چون نیش در بدن انسان فرو می رود . به همان چیز باشکوه  تبدیل      می شود . در چنین حالتی در خواهید یافت که عشق می تواند شما را به سوی هدفی منعالی رهنمون باشد .

یکی از قوانین روحانی این است که اگر می خواهید بر مشکلاتتان غلبه کنید و به پیشرفت واقعی در زندگی نائل شوید ، حتماً باید بتوانید عفو کنید . بسیاری از مردم ، واژه عفو را دوست ندارند و به نظرشان کلمه ای ناخوشایند می آید . در حالی که معنای آن ، آزاد کردن ، رها ساختن و جایگزین کردن چیزهای بد با چیزهای خوب است .

رها سازی نیز نوعی عفو به حساب می آید و همۀ ما به آن نیاز داریم . بسیاری از ما تصور می کنیم که وابستگی عاطفی ، والاترین جنبه عشق است ، در حالی که خلاف این امر ، صدق می کند . رها سازی عاطفی ، والاترین جنبه عشق است . وابستگی عاطفی ، همواره به اسارت ختم می شود ، در حالی که شیوه واقعی عشق ، آزاد کردن معشوق از اسارت است . اگر به رها سازی اقدام کنید ، هرگز زیان نخواهید دید ، بلکه بر عکس راهی تازه برای پرورش عشقی آزادانه و رضایت بخش خواهید گشود . به این ترتیب ، همه کسانی که از این پدیده بهره مند می شوند ، می توانند بهتر عشق بورزند و از عشق برخوردار شوند .

در چنین حالتی هرگز چیزی را از دست نخواهید داد . اگر چنین احساسی دارید ، به این دلیل است که عشق دیگر برایتان موهبتی یگانه به حساب نمی آید . یعنی قدرت آزادی بخش عشق ، شما را رها کرده است . بنا براین به جست و جوی آن بروید و دوباره از مزایایش  بهره مند شوید .

رها سازی دیگران ،  به معنی رها سازی خودتان است . اگر به دیگران ، گرایش ها ، نحوه زندگی و رفتار آنان احساس دلبستگی دارید ، شاید به این دلیل باشد که نا خود اگاه به آنان وابسته شده اید . به این ترتیب ،  از اسارتی که خودتان بوجود آورده اید ، آزده می شوید . همیشه به یاد داشته باشید که شما ارباب موقعیت ها هستید،  و نه برده آنها .

چارلز فلیمور با تجربه ای که در مورد نیروی شفابخش عشق از طریق عفو و رها سازی به دست  آورد ، شیوه موثر برای دستیابی به سلامتی ، ثروت و خوشبختی را همین نیرو می داند و می گوید:

  

« مشکلات خود را ، هرچه باشد ، با اندیشه های درست  درمورد نیروی شفا بخش عشق ، برطرف سازید . »

 

  




مـرجـان ::: سه شنبه 86/1/28::: ساعت 10:49 عصر

چگونه عشق را جذب کنیم ؟

 

بارها در زندگی به مواردی برخورد کرده ایم که برای پیشرفت ، راهی جز مبارزه نداشته ایم ، ولی در عین حال ، هرچه کوشیده ایم ، نصیبی جز درد و رنج و شکست نبرده ایم.هرچند مدتی بعد دریافته ایم که اگرراهی را که در پیش گرفته بودیم دوست داشتیم،می توانستیم به کامیابی برسیم .

امیت فاکس می گوید : « هیچ مشکلی پیدا نمی شود که عشق نتواند برطرف سازد . »  نیاکان ما از رازی آگاه بودند که با خبر شدن از آن ، می تواند برای ما سودمند باشد . این  راز چنین بود : « وصف خوبی ، می تواند خوبی مضاعف را به زندگی ما بیاورد . » 

خانم می رولند در کتابی به نام « باور کنید ! » در مورد خوبی مضاعف می نویسد : « اگر در جست و جوی کامیابی و خوشبختی هستید ، و نمی توانید آن را به سوی زندگی خود جذب کنید ، تنها چاره این کار ، ابزار محبت است . اجازه بدهید همۀ وجودتان کانون درخشش عشق شود . از این طریق می توانید به عشق الهی که چون هسته ای در درونتان است و جاذبه ای عظیم دارد ، دست یابید . در این صورت ، جهان در نظرتان تغییر خواهد کرد . لحظه ای که قلبتان سرشار از عشق باشد ، محال است از دیگران انتقاد کنید و موجب ناراحتی آنان شوید . تنها با سر شار بودن از عشق الهی می توانید همه خوبی ها را به سوی خود جلب کنید . »

فلورانس اسکاول شین نیز در کتابی به نام « بازی زندگی و شیوه انجام این بازی » نوشته است : « همۀ انسانهای حاضر در این سیاره خاکی ، تمایل به عشق دارند . » مشکل شما هرچه باشد ، با عشق آن را برطرف سازید . امتحان کنید . نیروی عشق می تواند اگر نه در کوتاه مدت ، حتماً در بلند مدت همۀ مشکلات را حل کند . متوجه باشید که ظهور هر مشکل ، می تواند فرصتی برای تشرف به آیین عشق باشد آنهم عظیم ترین نوع عشق که عشق الهی ست .

چارلز فلیمور می نویسد : « هر چه انسان بیش تر درباره ی عشق حرف بزند ، جای بیشتری در ضمیر آگاه خود برای این پدیده  باز   می کند . اگر در اندیشیدن به واژه های زیبا اصرار کنیم و عباراتی سرشار از عشق بر زبان بیاوریم ، بدون تردید عشقی عظیم که توصیف ناپذیر است ، یعنی عشق الهی را به درون خود دعوت می کنیم و تنها با توسل بر عشق می توان بر مشکلات غلبه کرد . عشق را فراخوانید و مشکلاتتان را برطرف سازید . اگر به نیروی عشق اعتماد داشته باشید ، انجام دادن هیج کاری دشوار نخواهد بود . »

اگر در هر موقعیتی ، عشق را آگاهانه فرا خوانید و از نیروی آن یاری بخواهید ، این پدیده می تواند از طرق گوناگون شما را به نتیجه دلخواه راهنمایی کند . اگر به جای مبارزه کردن با مسیر زندگی ، در یابید که چگونه می توان ان را دوست داشت ، آن گاه به رمز و راز عشق که کامیابی را به دنبال خواهد آورد ، پی خواهید برد . با آغوش باز به استقبال عشق بروید و در مسیر پیشرفت تکرار کنید :  « من از نیروی عشق زنده ام . من با قانون عشق زندگی می کنم و عشق همیشه پیروز است ! ... »

عشق در همۀ جنبه های زندگی دارای نیروی شگرف برای رساندن انسان به خوشبختی است . بسیاری از کسانی که به جست و جوی کامیابی و زندگی متعادل می روند ، اذعان دارند که عبارت زیر داری کارایی زیادی است : « عشق از طریق من متجلی می شود و همه چیز را که برای خوشبختی و تکمیل زندگی لازم است ، برایم به ارمغان می آورد . »

نیاز شما در زندگی هرچه باشد ، عشق می تواند به آن پاسخ دهد . لازم نیست برای یافتن عشق به بیرون از خودتان نگاه کنید . آن را از درون خودو از اندیشه ها و احساسات خودتان صادر کنید . خیلی زود درخواهید یافت که همۀ افراد و شرایط را به به نفع خود ، جلب کرده اید . در واقع شما در حلقه پر رمزو راز عشق الهی گام برمی دارید و مقاومتی الهی شما را در برابر خطرات حفظ می کند و خیر و صلاح را به سویتان می آورد !.....

 

همۀ ما انسانها ، تجلی عشق پروردگار هستیم . بنابراین چیزی جز عشق پروردگار به سراغمان نخواهد آمد .

 




مـرجـان ::: شنبه 86/1/18::: ساعت 12:50 صبح

 

ده گام برای رسیدن به استقلال مالی

 

علاوه بر راه هایی که در قسمت قبل گقتم ، برای کسب استقلال مالی و اندیشۀ توانگر بر پایه یی، ثابت و استوار، باید به ده گام زیر که بخت بلند و خوش اقبالی را به بار می آورد ، توجه ویژه کنید .

 

1-   با ذهنی آرام و خاموش ، غرق در مراقبه و مکاشفه ، در ژرفای سکوت باطن ، از خداوند خود بپرسید که چرا نباید به استقلال مالی دست یابید ؟  ( این کار هرگونه عدم اطمینان را از ذهنتان می زداید ، زیرا شک و تردید مسبب تاخیر در توفیق و کامیابی شماست . )

2-   پس از تصمیم برای رسیدن به استقلال مالی و احساس آرامش که دستابی به آن حق مسلم شماست ، از بالاترین درجۀ اسقلال مالی که آرزومند تجربه اش هستید ، برای خود تصویر ذهنی بسازید . ذهناً تصویر درآمد دلخواه و شیوۀ زندگی مورد علاقه تان را بنا کنید . تا حدّ امکان همۀ جزئیات را در تصویر دلخواهتان بگنجانید . به خانۀ دلخواه و لباسهای مورد علاقه و فعالیتهای مورد نظرتان و مکانهایی بیندیشید که می خواهید ببینید .

3-   از آنچه خودتان به  راستی  می خواهید تصویر ذهنی بسازید ، نه از آنچه دیگری برای شما می خواهد ، یا آنچه احساس می کنید که وظیفه تان است که بخواهید . زندگی شما هدیه و موهبتی الهی است که به شما تقدیم شده است تا خودتان زندگیش کنید ، نه اینکه دیگری آن را برای شما زندگی کند . تنها چیزی که خودتان صادقانه و صمیمانه می خواهید می تواند شادمانتان کند . بر این اساس ، تصاویر ذهنی تان را بنا کنید ، نه بر پایه یی  دیگر .

4-   دربارۀ طرحهای درونیتان به هیچ کس چیزی نگویید ، زیرا دیگران همواره می خواهد نظرات خودشان را دربارۀ موفقیت شما بگویند ، اما هرگز نمی توانند درک کنند که موفقیت از دید شما چیست و در واقع آنان شیوه دلخواه خودشان را به شما اعمال می کنند . برنامه هایی که برای موفقیت خود در نظر می گیرید باید نزد خودتان نگاه دارید و در معرض اندیشه های دیگران قرار ندهید .

5-   طبق احساستان نخستین گامها را به سوی استقلال مالی بردارید ،  نه برپایۀ منطق . برای خود زمانی تعیین کنید و بر نامه های شش ماهه و یک ساله و دوساله را در نظر بگیرید ، تا در این مدت به هدفتان برسید . تعیین کنید در چه تاریخی می خواهید به اسقلال مالی کامل دست یابید .

6-   اگر اوضاع بر وفق مرادتان نچرخید و فوراً نتایج دلخواهتان را به دست نیاوردید ، مضطرب و برانگیخته و آزرده نشوید . نخواهید که به زور یا از روی شتابزدگی تصویر ذهنی تان را یه اجرا در آورید . ذهن آشفته و مضطرب و شتابزده ثمرانی ناخوشایند به بار می آورد و تنها ثمره اش دلسردی و تخریب خواهد بود .

7-   در یابید که به محض اینکه آرزوی استقلال مالی در دلتان بیدار می شود ، همۀ رویاهایتان پیشاپیش در عرصۀ ذهنی به حقیقت پیوسته اند . از این رو ، موهبت عظیم شما  ، پیش از تجلی همان قدر از آن ِ شماست که پس از تجلی . هر گز نگویید : « این محال است و پیش نمی آید . » بگویید : « این یا چیزی بهتر از این که تصور می کنم برای من متجلی می شود .»

8-   به خاطر آورید که اگر دیگران توانسته اند به استقلال مالی دست یابند ، پس شما هم می توانید . هر کاری که یک نفر کرده است ، بسیاری از کسان می توانند بکنند . هر کاری در مقیاسی کوچک انجام گرفته است می تواند با پشتکار و پیگیری و مداومت و رغبت ، در مقیاسی وسیع و نامحدود نیز انجام گیرد . همۀ اینها به خودتان بستگی دارد .

9-   برای دیگران و بخصوص عزیزانتان نیز تصویر ذهنی استقلال مالی را بنا کنید . به چشم خودتان همۀ جهان را ثروتمند و دولتمند ببینید . در کمال جرأت و شهامت به این حقیقت ایمان آورید که استقلال مالی یکی از حقوق و موهبتهای خداداد برای همۀ ابناء بشر است ، که شما می توانید از طریق گرایشها و کنشها و واکنشهایتان به تجلی درآورید .

10-  به یاد آورید که همۀ موهبتها پیشاپیش از طرف خداوند در این جهان وجود دارند . از طریق امید والا و آرزویی بلند ، تصاویر ذهنی  و اندیشه و عمل توانگر به تمامی آنها خواهید رسید . تاریخ جهان نشان می دهد که تمام خواسته های ذهنی بشر برآورده شده است . به خواستۀ ذهنی تان بچسبید ، که موفقیت از آن ِ شماست !

 




مـرجـان ::: سه شنبه 85/12/15::: ساعت 10:23 عصر

 

اسـتقلال مالـی

یکی از آرزوهای همۀ کسانی که داری اندیشه یی ، توانگر هستند  این است که بتوانند روی پای خود باستند و از نظر مالی مستقل باشند . فقر یکی از ترسهای نوع بشر است ، و بسیاری از مردم با وجود توانگری بی نظیر عصرما با تنگدستی دست به گریبانند . به محض اینکه قدرت اندیشۀ توانگر رادریابید ، پی می برید که امکان استقلال مالی آنقدرها هم دور نیست و تنها به دیگران تعلق ندارد و می تواند از آن ِ شما نیز باشد !

عبارت « استقلال مالی » ، لزوماً برای همه معنایی یکسان ندارد . اساساً معنای استقلال مالی ، آزادی مالی است . شاید استقلال مالی برای شخصی صرفاً شغلی قابل اتکاء با درآمدی مناسب باشد که از طریق آن بتواند از عهدۀ تعهدات مالی اش بر آید و امور روزانه اش را نیز بگذراند . اما شاید شخصی دیگر در مقیاس یک میلیونر بیندیشد . به هنگام پیشرفت مالی ، مفاهیم و اندیشه هایی که درباره استقلال مالی دارید نیز گسترده می شوند و طبیعتاً آرزومند آزادی مالی عظیم تر و افزون تری می شوید . از این رو ، این آرزو که انسان بتواند روی پای خود باستد و از نظر مالی مستقل باشد ، آرزویی الهی است که در فطرت عاطفی و عقلانی آدمی به ودیعه نهاده شده است تا موجب پیشرفت او در زندگی شود . آرزوی استقلال مالی ، خواه برای یک درآمد هفتگی مناسب و خواه به اندازۀ یک میلیونر ، آرزویی الهی است که نباید سرکوب شود ، بلکه باید به صورتی سازنده عیان و بیان گردد . زیرا تنها در این صورت آدمی می تواند خرسندی و توفیقی را که خواست خداست تجربه کند .

نخستین راه برای حصول استقلال مالی ، نارضایتی از وضع مالی کنونی است . اگر نمی توانید امور را به همان صورتی که هستند بپذیرید ، خیلی هم عالی است ! شما این قدرت را دارید که از طریق اندیشه و عمل توانگر، این وضع را به چیزی بسیار بهتر و رضایت بخش تر بدل سازید و این نارضایتی  می تواند کلید استقلال مالی شما باشد ، البته اگر جرات کنید و آن را به کار ببرید .

همۀ ما دارای عواطف و احساسات می باشیم ، و احساسات ژرفمان می تواند موجب شکوفایی اقتصادی یا ورشکستگی مالی شود ، عواطف آدمی قدرتی خداداد است که باید مراقب آنها بود تا به راه درست برود . عواطف انسان همان حراستی را می خواهد ، که معدن طلا !  زیرا به راستی غنی ترین معدن طلایی است که می توانید در زندگی بدست آورید . اندیشۀ پراکنده و عواطف پراکنده و اعمال پراکنده ، موجب پراکندگی اقتدار ذهنتان می شود که به نوبۀ خود ، انرژی جسمانی شما را که ، برای توانگری نیاز دارید تحلیل می برد . انرژی مغز شما را نیز می گیرد و آنگاه نمی توانید به اعمال سودمند دست بزنید ، یا برنامه هایی مفید طراحی کنید . انگیزه های عاطفی شما را نیز می مکد و آنگاه نمی توانید برنامه هایتان را به کار وادارید .

« با دست برداشتن از فعالیتهای غیر لازم ، معاشرتهای غیر لازم ، روابط غیر لازم ، گفتگوهای غیر لازم ، مخصوصاً صحبتهای غیر لازم با مردمانی صاحب ذهن پریشان و اندیشه های پراکنده ، در می یابید که استقلال مالی همین گوشه و کنارهاست و بسیار نزدیکتر از آنچه می پنداشتید . »

انضباط خویشتن را آغاز کنید . وقت و نیرویتان را به هدر ندهید و تنها با  مردمانی  صاحب ذهن توانگر که با شما هم سلیقه اند و دارای علائق مشابه و سازگارند ، نشست و برخاست کنید . به محض اینکه از جلب رضایت دیگران دست بردارید و جرات کنید به  صدای آواز آهسته و ملایم  پیشرفت ، در دلتان گوش فرا دهید ، می توانید یقین بدارید که در راه استقلال مالی قرار گرفته اید !  بسیاری از مردم مشتاق این استقلال هستند ،  اما هرگز به آن نمی رسند زیرا حاظر نیستند حتی برای مدتی کوتاه خودشان و شیوۀ زندگیشان را منضبط کنند . شاید تمرکز از صبح تا شب ، بر توانگری به چشمتان افراطی بنماید ، یا شاید تمرکز محض بر توانگری و کنار گذاشتن هر چیز دیگر _ همکارانی صاحب ذهنیت منفی یا اشخاصی که مدام به شکست می اندیشند یا از ریشه بر کندن هر رابطۀ نامطلوب یا دقت شدید در چگونگی گذراندن وقت و گزینش یاران و آشنایان یا حتی احتیاط کامل در چند و چون گذران وقت – را زیادی روی بپندارید . وقتی تصمیم به انجام این شیوه می گیرید در می یابید که همچون پاره کردن پوستۀ سخت و ضخیم ِ افکار و احساسات و فعالیتهای محدود،  است . هر گاه این پوسته را پاره کنید می توانید از یک زندگی متعادل لذت ببرید .

بگذارید فنّی ساده و عملی را ، که از همین امروز می تواند کمکتان کند تا توانگرتر شوید به شما بیاموزم . اگر به این تمرین ادامه بدهید حتماً می توانید شاهد توانگری افزون تر و استقلال مالی شوید ! قدیمی ها معتقد بودند که در رقم « ده » قدرت جادویی افزایش وجود دارد . از این رو ، از هم اکنون هرگاه به پول می اندیشید – خواه این پول در آمدتان باشد و خواه پولی که می پردازید و خواه مبلغ چک یا موجودی کیف پولتان یا پس اندازتان – ذهنا ًً مجسم کنید که ده برابر آن مقدار به سوی شما باز می گردد . این فنی فرح انگیز و سحر آسا برای افزایش پول است .

با هر رقمی که مواجه می شوید آن را ضربدر ده کنید و منتظر باشید تا از راههایی شگفت و بی همتا به سویتان آید . به این طریق ، بر خلاف شیوۀ معمول که فکر می کنید به اندازۀ کافی ندارید ، به این مساله می اندیشید که چقدر دارید و چقدر به سویتان می آید . با ده برابر کردن پولتان ، ذهنتان خود به خود به چای تنگدستی به توانگری می اندیشد . چون ذهن به ارقام معین فوراً پاسخ مثبت می دهد ، گویی زمین و آسمان دست به دست هم داده اند تا همۀ پولها را به مسیر شما بکشانند .

هر بار با معامله یی ، مواجه می شوید فوراً آن مبلغ را ضربدر ده کنید و خداوند را سپاس بگزارید که بی درنگ ده برابر آن برای مصارف شخصی خودتان به سویتان باز می گردد . این سریعترین و مطمئن ترین و فرح انگیزترین راه  برای فارغ التحصیل شدن و گرفتن دکترا در رشتۀ اندیشۀ توانگر است .

علاوه بر ده برابر یا حتی صد برابر کردن پولتان یا ارقامی که با آنها مواجه هستید ، پیشنهاد می کنم مدام به تصویر زندگی دلخواهتان بیندیشید . روزنامه ها و مجلاتی را بخوانید که سرشار ار تصاویر و تبلیغات لباسهای زیبا و چشمگیر و خانه های فاخر و شکوهمند و تفریحات دلنشین و پر تجمل ، و  همۀ چیزهایی است که آرزومند تجربه اش هستید بی وقفه تصاویر ذهنی و درونی زندگی دلخواهتان را بسازید و بسازید و بسازید .

فن ّ به این سادگی می تواند شما را از اندیشۀ کمبود و تنگدستی برهاند و گرایشتان را کاملاً عوض کند تا به راستی معتقد شوید  :

« این عالمی غنی و سرشار از وفور نعمت ، برای من و توست . » 




مـرجـان ::: دوشنبه 85/12/7::: ساعت 1:26 صبح

 

گرایش توانگرانه نسبت به پول

 

حتما ً شما هم انشای قدیمی دوران مدرسه رو به خاطر دارید : « علم بهتر است یا ثروت ؟ » . پاسخ شما برای این سوال و مطلبی که برای این انشاء نوشتین چه بود ؟  آیا شما هم مانند من و خیلی از بچه های دیگر ، از این که عنوان کنید ثروت هم خوب است و شاید از علم شیرین تر خجالت می کشیدید ؟ در اغلب نوشته های کودکان می خوانیم که علم بهتر از ثروت است چراکه از دورن کودکی ذهن ما نسبت به پول و ثروت منفی و غیر دوستانه بوده است . جملاتی نظبر : « پول  کثیف و پلید است  »  یا « پول چرک کف دست است » و ...  ذهن ما را خراب کرده است.

وقتی زندیگینامه و تجربه های صاحبان اندیشه ی توانگر را می خوانید ، می بینید که آنها نسبت به پول گرایشی دوستانه دارند ، حال آنکه گرایش عمومی نسبت به پول طوری است که انگار پول ایرادی دارد و توانگر بودن کار درستی نیست . اگر با دقت به صحبت اطرافیانتان گوش کنید ، می بینید که از یک طرف می گویند پول برایشان اهمیتی ندارد و از طرف دیگر می گویند صبح تا شب برای پول درآوردن تلاش می کنند و زحمت می کشند . آنها در نمی یابند که این عدم هماهنگی در اندیشه شان ، تلاشهایشان را خنثی و بی ثمر می کند . چنین گرایش ناهماهنگی دریاره ی پول ، آنها را وا می دارد که برای هدفهای متضاد بکوشتد و در نتیجه ، ثمره اش نیز ناهماهنگ و متضاد خواهد شد .

پول یا خواستن پول ، کوچکترین ایرادی ندارد . پول وسیله ای الهی برای مبادله و معاوضه خدمات است و هیچ چیز پلیدی در آن نیست . به محض اینکه آرمانهای کاذبی را که سالها پیش و در دوران کودکی از روی جهل به ما آموخته شده اند را رها کنیم ، بی درنگ متوجه میشویم که پول چقدر آسان تر و رضایت بخش تر در امور مالیمان به گردش در می آید .

شاید تعجب کنید که چرا برای جذب اوضاع مالی رضایت بخش تر ، ایجاد گرایش دوستانه نسبت به پول تا این حد مهم است ؟ زیرا پول از شعور کیهان یا خرد کائنات ، که از همان نیز آفریده شده است سرشار است پس در برابر گرایشهایی که نسبت به آن دارید واکنش نشان می دهد . زیرا قانون ذهن چنین است که هر چه را مورد قدردانی قرار دهید به سوی خود جذب می کنید و هر آنچه را مورد قدردانی قرار ندهید ، دفع می کنید . پس اگر به طرزی دلپذیر درباره پول بیندیشید ، آن را چندین برابر می کنید . حال اگر به هر شکل ، پول خودتان و دیگران را مورد انتقاد وملامت قرار دهید ، آن را متلاشی و دفع می کنید . شاید در ارتباط با حالات خودتان متوجه کارکرد این قانون شده باشید . وقتی حالتان خوب است چقدر قدرت خرید پولتان بالا می رود و اما اگرموقعی که عجله دارید یا حالتان بد است خرید کنید ، انگار همه چیز به راه غلط می رود و خراب از کار در می آید . چون اندیشه هایتان ، جهانتان را میسازند ، اندیشه هایتان درباره پول باید سر شار از حق شناسی باشد ، تا پول نیز قدرتان را بداند و به سویتان کشیده شود .

گاه مردم با گفتن اینکه خودشان توانگر و مورد لطف و عنایت هستند ، اما فلانی چیزی در حسابش نیست ، برای خود مشکلات مالی می آفرینند .اگر خودتان را توانگر و دیگران را تنگدست می بینید ، در واقع بر طبق قانون عمل و عکس العمل  ،   از آن موقعیت دعوت می کنید به سراغ شما بیاید . قاعده ی طلایی توانگری این است که هرگز نباید در مورد امورمالی دیگران ،  چیزی بگویید و یا بیاندیشید ،  که برای خودتان نمی خواهید .

به خاطر داشته باشید که به هر چه که بیشتر توجه کنید همان را به سوی خود جذب می کنید . وقتی درباره ی بخت و اقبال یا ارثیه ی کلان یا مان و منال و مایملک غنی دیگران می شنوید ، با شور و اشتیاق گوش فرا دهید . داراییهای دیگران ، گواه وفور بیکران پدر آسمانی و مهربان شماست که در اختیار همگان است . هرجا نشانی از برکت او می بینید باید به وجد بیایید و او را شکر کنید ، حتی برای دیگران .

پول چنان از هوش و خرد الهی سرشار است که با هر چه درباره اش بگویید و یا بیاندیشید ، همنوا می شود و همان گونه به شما پاسخ می گوید . با گرایش مثبت و سر شار از حق شناسی نسبت به پول می توانید به جای اینکه بنده و اسیر پول شوید ، او را خادم خود کنید . این شما هستید که باید بر پول مسلط شوید ، نه اینکه خود تحت سلطه ی آن قرار گیرید . زیرا مشیت الهی این بوده است که انسان بر همه ی عناصر تسلط و استیلا یابد . آگاهانه عادت قدر دانی از پول را در خود بپرورانید و برای این قدر دانی هیچ عذر و بهانه ای نیاورید . اگر عذر و بهانه بیاورید و نسبت به پول حق شناس نباشید ، بی درنگ حق ناشناسی شما را می فهمد و شما را دفع می کند .

همانطور که نباید از نگاه تحقیر به پول نگاه کنید ، نباید از آن بت بسازید و بپرستیدش . پول سرشار از آرزوی زندگی و تحرک و گسترش و فعالیت است . پول دوست ندارد که کسی به آن چنگ بیاندازد و به آن بپسبد و احتکارش کند یا جلوی  گردش آن را بگیرد . به راستی که گردش فعال پول ، توانگری می آورد و کسادی ها و رکودهای اقتصادی ناشی از احتکار پول است . همان گونه که اقتصاد ملی ما بر گردش فعالانه ی پول متکی است . توانگری فردی شما هم به گردش فعالانه ی پول اتکاء دارد . منظور این نیست که نباید پول را پس اندازکنید ،  بلکه نباید با مصرف نادرست آن از ازارج و اعتبارش بکاهید .

چند گرایش دیگر نیز درباره پول بسیار مهم است . مثلاً  هرگز نگویید : « دست ما کوتاه و خرما بر نخیل . » یا « من که استطاعتش را ندارم فلان کار را انجام دهم . » یا « دستم به دهانم نمی رسد . » چنین جملاتی دانه های فقر و تنگدستی را می کارند و به ناچار همان را به بار می آورند . در عوض آنها بهتر است بگویید : « عقل حکم می کند که در این لحظه ،  به این امور مالی نپردازم و در عوض آنچه واجب تر است را انجام دهم . » یا دست کم پاسخ« منفی » خود را به طرزی مثبت تر و توانگرانه تر بیان کنید .

بزگ کردن مشکلات مالی نیز کار درستی نیست . اگر به مشکلات مالیتان فخر بفروشید و یا مدام در باره آنها لاف بزنید مانند برخی که متاسفانه برای ایجاد حس همدردی و جلب توجه به این کار دست می زنند ، آنگاه همواره مسائل مالیی خواهید داشت تا درباره اش  سخن بگویید و کاری که از کار پیش نمی برید هیچ ، بلکه باعث می شودید همچنان در آن وضعیت دست و پا بزنید .

گرایش بسیار مهم دیگری درباره پول این است که وقتی به کسی یا سازمانی پول می دهید . از این اندیشه که  آن شخص یا آن سازمان نیازمند است و یا شما ملزم به پرداخت این پول هستید ، بر حذر باشید . چنین اندیشه هایی تنها نیازهای بیشتر و الزامهای افزون تر را به سوی شما جذب می کند . با این اندیشه ببخشایید که « بر ثروت و توانگری آنها می افزایید . » فرقی نمی کند که این پول را به همسر ، فرزند ، کارمند ، مسجد ، امور خیریه ، فروشنده کبریت ،  دولت و یا چه کسی می پردازید . این گرایش هم به بخشاینده و هم به ستاننده احساس استغناء بیشتر می بخشد .

نکته دیگر این است که : از دعا کردن برای پول و اوضاع مالی بهتر نهراسید . پدر آسمانی هرگز نمی خواهد که آدمی در این عالم سرشار از فراوانی ، رنج بکشد . اگر ما فکر کنیم که باید در محنت و تنگدستی زندگی کنیم ، تنها خودمان را گول زده ایم . اگر نیاز مالی دارید ، در کمال دل و جرات برای نیاز مالی ویژه تان دعا کنید و از خداوند کمک بخواهید تا نیازتان را به طور کامل بر آورد . درباره ی دعا برای ثروت شاید گفته های جرج مولر انگلیسی را خوانده باشید . سالها پیش به یمن ایمانش به دعا ، چندین پرورشگاه برای بچه های یتیم تاسیس کرد . او را مردی مومن خوانده اند که خدا به علت ایمانش ثروتی کلان به او عطا کرد. او را شاهزاده ی دعا نیز خوانده اند زیرا عادت داشت برای یکایک نیازهایش مستقیماً به خدا رو کند . آقای مولر گفته است که یکی از بزرگترین اشتباههای ما این است که در خواستهایمان آنقدر که باید و شاید بزرگ نیستند ، وانگهی تا لحظه بر آورده شدن خواسته به دعا ادامه نمی دهیم . همچنین گفته است :

                                                « از خدا چیزهای بزرگ بخواهید تا چیزهای بزرگ بستانید . »




مـرجـان ::: یکشنبه 85/11/29::: ساعت 2:52 عصر

 

تخیـل خــلاق

یکی دیگر از قدرتهای خارق العاده  شما تخیل خلاق است . همه ی ما می خواهیم  بر رویدادهای زندگی مان تسلط معنوی داشته باشیم و برای توانگری افزون تر برنامه ریزی کنیم . از این رو ، هر شب پیش از خواب باید به کارها و برنامه های روز بعد بیندیشیم . برای پرورش قدرت خارق العاده تخیل خلاق ، پیشنهاد می کنم :

به جای نگرانی برای رویدادهای روز بعد ، یا اندیشیدن به مشکلات ، آنچه را درباره ی رویدادهای روز بعد می دانید در ذهنتان جمع آوری کنید . فکر کنید که صبح فردا را با کدام کارها باید شروع کنید . آنگاه ذهنا ً به سراغ یکایک کارهایی بروید که می خواهید سراسر روز به انجام آنها بپردازید . آن رویدادها و برنامه ها را در ذهنتان مرتب و منظم کنید و به طرز دلخواه سرو سامان بدهید تا آنگونه که دوست دارید پیش بیایند . هرگاه احساس تردید و ترس کردید به تاکید بگویید :

« نیکی وقدرت الهی خداوند این وضعیت را به دست می گیرد و همه چیز درست و نیکو انجام میپذیرد . »

همه پیشرفتهای خوشایند و مثبت و دلپذیری را که می خواهید روز بعد تجربه کنید ، از نظر بگذرانید و برای موفقیت کامل در همه ی فعالیتهای روز در دلتان به تاکید بگویید : « برای همه ی توفیقات الهی فردا ، برای همه ی ثمرات رضایت بخش فردا ، و برای همه ی شادمانیهای بیکران فردا ، خدا را شکر می کنم . »  آنگاه همه ی مسائل و اندیشه ها را از ذهنتان بیرون کنید و آرام بخوابید .  

از این طریق ، از تخیل خلاق خود به درستی استفاده کرده اید تا از وضعیتی که در آن هستید ، ثمره درست را برانگیزید . اینجاست که همه ی موقعیتها و اوضاع و شرایط و انسانها ، دست به دست هم خواهند داد تا عالی ترین حاصل و توانگر ترین توفیق را ، به راه شما بکشانند . به راستی که خوشا به حال آنان که برای حل مشکلات خانوادگی و شغلی و اجتماعی و معنوی خود ، از این شیوه سود می جویند .

برای پاک کردن خاطره های نا خوشایند ، شکستهای شغلی  و عاطفی ، ناهماهنگی در روابط ، و سایر تجربه های منفی گذشته ، می توان از تخیل خلاق استفاده کرد . برای این کار باید زمان و مکان و اشخاص آن موقعیت را به خاطر آورید ، آنگاه ذهنا ً ببینید که آن تجربه به همان شکلی در آمده است که شما می خواهید . وقتی درباره ی خاطره یی منفی  ،  کاری مثبت می کنید ، الگو یا قالب فکری منفی از طریق الگو یا تفکر مهر آمیز و مثبتی که جانشین آن می کنید پاک و محو می شود .

سعی کنید همه اشخاصی که باعث ایجاد تجربه های بد و منفی در شما شده اند را ذهناً رها کنید و آنها را ببخشید . از این طریق ذهنتان را از همه ی خاطره های منفی که شاید سالها در ذهنتان خانه کرده اند برهانید . آنگاه سرشار از احساس سبکی  و آزادی ، به آرمانهای غنی و اندیشه های توانگر رو می آورید . به راستی تخیل خلاق شما می تواند راه  تجلی موهبتهای تازه را بر شما بگشاید .

از راه همکاری گروهی نیز می توانید بر میزان توانگری خود بیافزایید هر گاه  دو اندیشه ی هماهنگ به هدفی واحد معطوف شود ، نیرو و انرژی ذهنی مضاعف سبب می شود که آن هدف زودتر و با وسعتی عظیم تر به ثمر برسد . پس به آن عضو قابل اعتماد خانواده یا دوستی که به او اطمینان کامل دارید بگویید ،  در آرامش و خلوت خود به خواسته ی شما بیاندیشد و آن را به سرانجام رسیده ، ببیند . تنها شرط این مسئله این است که آن شخص قابل اعتماد باید با شما در هماهنگی کامل باشد . اگر به آن شخص اعتماد کامل دارید ، هر چه در ذهنتان می گذرد به او بگویید . با او درددل کنید . بگذارید خالی و سبک شوید . نظرش را بپرسید و بخواهید که در دعاهایش شما را یاری و حمایت کند . هرگاه  دو ذهن به هدفی واحد توجه کنند ، با قدرتی برتر یگانه    میشوند ، که سرشار از آرمانهای برتر و شعور خلاق و دانش مطلق است . آنگاه فکر الهی ، اسرار را بر شما فاش می کند و راه درست را به شما نشان می دهد . فقط در نظر بگیرید که در هدفهای همگانی این وظیفه شماست که همکارانی را که برای رها کردن قدرت خارق العاده تخیل خلاق خود بر میگزینید ، در کمال دقت انتخاب کنید . زیرا حتی اگر یک نفر با هدفتان سازگار و هماهنگ نباشد ، می تواند آنقدر فضا را از اندیشه های ترس و تردید و خصومت لبریز و مسموم کند که جریان آرمانهای خلاق را بند آورد .

 هم شهود ، هم تخیل خلاق ، به ذهنهای هماهنگ به سرعت پاسخ مثبت می دهند و در سکوت و تنهایی و آرامش ، به ویژه در حال استراحت عمیق ، بهتر از هر وقت دیگر کار می کند . مثلاً پیش از خواب ، بهترین موقع برای پرورش شهود و تخیل خلاق است .

هرگز قدرت و منزلت سکوت و آرامش را دست کم نگیرید . هیچ گاه نسبت به قدرتهای خارق العاده وجودتان که می تواند بر اعتماد به نفس شما بیفزاید  بی توجه نباشید و برای وجود این قدرتهای خارق العاده و قرار گیری آنها در مسیر تقدیر الهی ، خداوند را شکر و سپاس بگویید . 

 




مـرجـان ::: جمعه 85/11/20::: ساعت 12:58 صبح

                                                              قدرتهای خارق العاده ای که در شما هست  

همانطور که در قسمت قبل گفتم ، شهود هم از راههای درونی و هم از راهها بیرونی کسب می شوند .  شهودی که  از راههای درونی کسب می شوند و چگونگی شناخت آنها را در قسمت قبل گقتم ، حال در این بخش به بررسی شهود بیرونی می پردازم .

شهود از راههای بیرونی از طریق کلام دوستان ، عبارت مجله یا کتاب یا رشته یی از رویدادهایی که پیرامونمان  پیش می آیند ،  جلوه گر می شود .تا به حال حتما برای شما هم پیش آمده ،  آن  لحظه که در تصمیم گیری برای انجام کاری بر سر دوراهی قرار گرفته اید  ناگهان مطلبی از یک مجله یا پیامی از رادیو و یا صحبتی از دوستان ، گویی پاسخ سوال شما می شود و شما را وادار به انتخاب یکی از راهها می کند . اینها همه شهودی هستند که از راههای بیرونی به ما می رسند .

 دوستی می گفت ، پسر بچه ای بد رفتار و تند خو داشت و دائم به این فکر بود که او را به مهد کودک بفرستد تا از خانه دور شود و رفتار درست را بیاموزد ولی مطمئن نبود که این کار درست است یا نه ، پس هدایت شهودی طلبید . چندی نگذشت که  از رادیو شنید  : « بهترین جا برای کودکان بد رفتار ، خانه ی آنهاست . » او نیز از فکر فرستادن بچه اش به مهد کودک منصرف شد و با توجه و محبت بیشتر ، رفتار کودکش را اصلاح کرد .

دوست دیگری می گفت : روزی می خواستم برای تعطیلات به مرخصی بروم ولی مطمئن نبودم که این کار را بکنم یا نه ؟ هدایت شخصی طلبیدم ، ولی هیچ الهامی به دلم نیفتاد . یک روز مجله ای را باز کردم و چشمم به این عبارت افتاد : « چرا نروی ؟ »  این جمله ، کارش را کرد و تصمیم گرفتم که به مرخصی بروم و همه چیز خود به خود درست شد . 

هر گاه مشکلی پیش می آید – خواه شخصی و خواه شغلی – آن را با خود نگاه ندارید ، صبر نکنید تا بزرگتر شود ، منتظر نشوید تا سر فرصت خودتان را شر آن خلاص کنید . بی درنگ هدایت و دانش مستقیم بطلبید و مراقب نشانه های درونی و بیرونی باشید . از هم اکنون شهود خود را بپرورانید . اگر به هنگام دریافت رهنمودهای شهودی درونی و بیرونی ، با ایمان کامل به آنها رفتار کنید ، هرگز اعمالتان اندکی زود یا اندکی دیر انجام نخواهد گرفت ، هیچ چیز خراب از کار در نخواهد آمد ، بلکه همواره در لحظه درست و مقرر وارد صحنه ی عمل می شوید و همه چیز نرم و هموار پیش خواهد رفت . اما اگر پس از اطاعت از رهنمودهای شهودی بسیار روشن و نیرومند ، ثمره ی دلخواه پیش نیامد آزرده نشوید . شاید به ظاهر چنین به نظر بیاید که امور به راه خطا می روند ولی مطمئن باشید که همه چیز در راه ایجاد حاصل درست و ثمره ی نیکو سرگرم کار است و شهود الهی ثمره ی کامل و بی نقص و بی همتا را به بار می آورد .

امرسون خیلی خوب به قدرت سحر آسای شهود رسیده بود . از این رو گفت :

 

« با شــهود ، بـه جـــهانی جدید گام می گذاریـــم ، آنـجا که جــان ، در دل آدمی بـر تخت می نشنیـد . آن روز ، روز بـیـنش باطن است و تــحول و تبـدیـل نـبوغ ، به اقتـــدارعمـل . »

 

بینش ، نامی دیگر برای دانش باطنی یا شهود است و در تعلیمات دینی ما از این کلمه به جای شهود بیشتر استفاده شده است ،  که از آن طریق می توان قدرت نبوغ را به قدرت عمل و ثمرات عملی تبدیل کرد .  

 




مـرجـان ::: پنج شنبه 85/11/12::: ساعت 6:42 عصر

                                                           

                                                            قدرتهای خارق العاده ای که در شما هست !

 

همه ی انسانها  علاوه بر قدرتهای مشاهده و ادراک ، دارای قدرتهای ژرف تر ذهنی مانند شهود و تخیل خلاق هستند . همه ی اشخاصی که دنیا آنها را نابغه می خواند کسانی بوده اند که دل و جرات به خرج داده اند و به ندای شهود و تخیل خلاق خود گوش فرا داده اند و از هدایت آن اطاعت کرده اند. پیروی از رهنمودهای باطنی چنان ثمرات شگفتی به بار می آورد که دیگران می پندارند آنها صاحب استعدادها و نبوغی خارق العاده اند . در واقع ، آنها دارای قدرتهای غیر عادی نیستند . آنها به جای خفه کردن این قدرتها ، از شهود و تخیل خلاق خویش که برای رسیدن به توانگری و کامیابی و زندگی بهتر لازم است ، استفاده کرده اند .

با نگاهی روشن بینانه در میابیم که با قدرتهای ذهنی ای  دنیا می آییم  که از آنها چندان خبری نداریم . برای ایجاد توانگری و کامیابی دلخواه باید این نیروهای کشف نشده را در خود بیدار کنیم . معمولاً توجه ما به فعالیتهای بیرونی و دنیای خارج معطوف است و ما ندای شهود را نمی شنویم و هدایتش را درک نمی کنیم . هنگامی که در راه بیدار کردن شهود می کوشیم باید هر روز مدتی به فضای آرام درون خود رو آوریم .

شهود ، یعنی دانش و دریافت آنی درباره ی چیزی بدون استدلال . در واقع ، شهود الهامی درونی و باطنی است که به صورت اندیشه یا طرحی به ذهن هشیارتان می آید . این بارقه ها را گواهی دل یا « آواز ملایم و آهسته » می خوانند .

یکی از نویسندگان نوشته است : « لازمه ی عصر فضا ، جسارت و فردیت بشر است . » اتفاقاً این دو ویژگی نزد کسانی یافت می شود که به ندای باطن خود گوش می دهند و از راهنمایی شهودی آن پیروی می کنند . برای همه ی ما پیش آمده که درباره ی انجام کار یا تصمیمی الهاماتی به ما می شود و معمولا ما آنها را نادیده می گیریم . شاید آنها را به طرزی باور نکردنی شگفت و عالی دیده ایم و سعی در سبک و سنگین کردن آنها داشته ایم . شهود ، کاری به استدلال و سبک و سنگین کردن ما ندارد ، زیرا توضیح نمی دهد ، تنها راه  نشان می دهد و شما را آزاد می گذارد که آن را انتخاب یا رها کنید .

نوابغ و انسانهای معتمد به نفس ، به الهامهای باطنی خود ایمان دارند و بدون ذره یی استدلال آنها را دنبال می کنند . به همین دلیل آنها را نوابغ می خوانند . مردم عادی معمولاً منتظر « اثبات و گواه و دلیل » در کشمکشهای عقلی درجا می زنند . هنر مندان و شاعران و نویسندگان و موسیقیدانان و عرفا ، از طریق شهود با ذهن دانای کل تماس می گیرند و آنگاه حاصل آن تماس را به جهانیان ارزانی می دارند .

گاه شهود به صورت الهامی درونی و گاه از راههای بیرونی به سراغتان می آید . در این قسمت به شهودی که از راههاهی درونی به سراغمان می آیند می پردازم : 

شهود درونی ، گاه به  صورت « آری » و گاه به صورت « نه » نمایان می شوند . گاه این « آری » آنقدر آرام و نرم و ملایم است که دست کم نخست آن را نادیده می انگارید زیرا نمی کوشد شما را مجاب کند . اگر آن را نادیده انگارید ، بسیار آرام دوباره و دوباره آنقدر به ذهنتان می آید تا دیگر بار از آن آگاه شوید .چه بسا که بارها شده است که  آرزو و یا تصمیمی  در سرمان بوده  که به دلایلی که ذهن بشریمان آن را مقدور نمی دانسته کنا ر گذاشته ایم و دوباره و دوباره در طی سالیان بعد به ذهن و دلمان رجوع کرده اند . گویی آنگاه که شهود به صورت « نه » به سراغ آدمی می آید شدید تر و نمایان تر است . معمولاً از آنجا که ما انسانها بیشتر آرزوهای خود را محال و دست نیافتنی می دانیم ، منتظر شنیدن « نه » از شهود هسنیم و گویی این صدا را بلند تر و مؤکد تر می شنویم و احساس نا آسودگی ناشی از این « نه » آنقدر شدید است که جز اطاعت از آن چاره ای نمی ماند .

برای اینکه بیاموزید چگونه صدای شهود را بشنوید و از هدایت آن بهره مند شوید باید ذهنتان را از اندیشه های آشفته و پراکنده رها کنید و در آرامش ، با دقت به صدای شهود توجه کنید و راهنمایی هایش را بپذیرید . برای پرورش شهود و کسب پاسخهای « آری » و « نه » ، این پنج گام را دنبال کنید .

 

  1. در یابید که شهود نیرویی معنوی است که توضیح نمی دهد و به استدلال نمی پردازد ؛ تنها راه موهبت عظیم تر را به شما نشان می دهد . و این وظیفه ی شماست که با ایمان و اطمینان ، آنجه را به دلتان می افتد دنبال کنید تا بتولنید خیر و صلاح خود را به دست آورید .

 

  1. به هنگام انجام کار روزانه ـ خواه کارتان ذهنی باشد و خواه جسمی ـ به گونه ای عمل کنید که گویی در حضور خداوند و شهود الهی هستید . به گونه یی خود را آموزش دهید که در یابید شهود و راهنمایی الهی همواره با شماست ، به شما علاقه مند است ،  همه چیز شما را می داند و از هدایت و کمک به شما به وجد می آید . با این دید ، در خود و پیرامونتان توانایی و توفیق و اقتداری تازه می یابید . و شرایط و تجربه های دلپذیر را یه سوی خود جذب می کنید . هر چه بیشتر به این خرد لایتناهی و مهربان که دانای کل است بیندیشید و به هدایت شهودی و رهنمودهای الهی او که در شما و برای شما سرگرم کار است فکر کنید ، کمتر خودتان زحمت خواهید کشید تا اوضاع را درست کنید و سرو سامان بخشید .

 

  1. پس از آغاز این گامها ی ذهنی مشاهده می کنید که دیگر لازم نیست برای درست کردن امور تلاش کنید . به هر چه بیندیشید و نوجه کنید و علاقه مند باشید ، اسرارش را بر شما آشکار می کند . گویی به هر چه بنگرید یا در هرچه تامل کنید ، مشتاق شناخت شما می شود . دیگر ، موهبت دلخواهتان دور و غیر قابل دست رس و جدا از خودتان نمی بینید و بعکس ، در می یابید که به یاری شهود الهی همه چیز پیشاپیش به صورت اندیشه و برنامه و راه و روش انجام و عاقبت ، به صورت ثمرات دلخواه در اختیارتان است .

 

  1. پس از گذران این مراحل ناگهان « حسی » یا « الهامی » به صورت گواهی دل به شما می گوید که کدام کار را بکنید و کدام را نکنید و پس از پیروی از انچه به دلتان افتاد ، شادمانه در می یابید که شهود الهی که آن حس یا  الهام را به شما عطا کرده بود پیشاپیش راه توفیق را برایتان آماده کرده است ! در می یابید که چون با ایمان و بدون استدلال رهنمودهای شهود را دنبال کنید ، موهبت دلخواهتان بسیار سریع تر از انچه بتوانید بپذیرید پدیدار می شود . از این رو الهام یا گواهی دل نشان می دهد آنچه آرزومندش هستید آرزومند شماست .

 

« آرزو ، دست نوازشگر خداست که درب ذهنتان را می کوبد ، تا موهبتی عظیم تر را به شما ببخشاید » .

 

 مطمئن باشید وقتی دلتان از آرزویی ژرف لبریز است ، نشانه ی آن است که پیشاپیش برای شما مهیا شده و منتظر است تا آن را باز شناسید و بپذیرید و این بدان معنا نیست که طالب موهبتهای دیگران هستید و یا موهبت دیگران را می ستایید . شاید معادل الهی موهبت بک نفر دیگر را بخواهید و باید برای معادل الهی متعلق به خودتان سپاس بگذارید .

 

  1. اکنون خود را برای دریافت شگفتیها اماده کنید ، زیرا مشکلات همواره به گونه یی که خود تصور می کنید حل نمی شود و میراث الهی نیز از راهی نمی رسد که ذهن بشری شما تصور می کند . اگر در این مرحله ، خودتان را برای دریافت ناگهانی شگفتیها آماده نکنید ، چه بسا موهبتها از بغل گوش شما بگذرند و آنها را از دست بدهید . اینک بر شماست که قاطعانه تصمیم بگیرید که تنها نیکی را برگزینید و نیز از میان تجربه های گونا گونی که پیش می آید تنها نیکی را بپذیرید . از این طریق رویدادها همان گونه پیش می آیند که شما می خواهید و تصمیم گرفته اید . 



مـرجـان ::: پنج شنبه 85/11/5::: ساعت 1:54 عصر

<      1   2   3      >
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ